هنر ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي با رويكرد جديدي مواجه شد. رويكردي كه باعث شد تا برخي از پديد آمدن يا بهتر بگوييم متولد شدن هنري باعنوان هنر جنگ سخن بگويند. اين امر تا آنجا پيش رفت كه نسل هنرمندان انقلاب به عنوان نسلي تاثير گذار در تاريخ هنر معاصر ايران شناخته شوند.
نقاشان، مجسمه سازان، موسيقيدانان و حتي فيلمسازان هر يك به نحوي به اداي دين خود به انقلاب پرداختند. اين مهم، در سالهاي نخستين پيروزي انقلاب و با آغاز جنگ تحميلي رنگ و بويي ديگر به خود گرفت تا هنرمندان نسل انقلاب با رويكردي كه برخاسته از مفهوم مقاومت بود به خلق آثار هنري با اين مفهوم بپردازند. اما در اين ميان هنرمندان عكاس با توجه به كاركرد عكس و نوع استفاده از ابزار اين هنر براي ثبت واقعيت با ديگران كمي متفاوت بودند. از سويي سهولت استفاده از دوربين عكاسي باعث شد تا بسياري از كساني كه تا پيش از آن حتي دوربين به دست نگرفته بودند به عكاسي بپردازند. از سوي ديگر جنگ در ايران بسياري را عكاس كرد تا شيوهاي نو در عكاسي مستند اجتماعي در حوزه جنگ به نام هنرمندان ايراني به ثبت برسد.
هنرمنداني كه اكنون آثارشان زينت بخش بسياري از سايتهاي معتبر جهاني در حوزه عكاسي مستند اجتماعي است، روزگاري در خطوط اول جبهه مشق عكاسي ميكردند و حتي برخي آثارشان به عنوان اسناد معتبر بينالمللي مورد استناد قرار ميگيرد.
عكاساني كه جنگ را تجربه كردند و براي آنكه اين تجربه را به صورت تصويري به نسلي ديگر انتقال دهند گاهي اوقات حتي جان خود را در اين زمينه فدا كردند تا عنوان عكاس شهيد برازنده نامشان شوند.
اما اين كه اين عكاسان اكنون چه وضعيتي دارند و به طور كلي عكاسي جنگ در ايران امروز راه به كجا ميبرد بحثي است كه اين روزها دغدغه بسياري از اين عكاسان است.
رسول اوليازاده مدير خانه عكاسان، يكي از همان عكاساني است كه جنگ را تجربه كرده است. او عكاسان جنگ را پيشقراولان ثبت تاريخ ميداند و معتقد است آنطور كه بايد و شايد به مقوله عكس جنگ پرداخته نشده است. او كه رياست خانه عكاسان ايران را نيز به عهده دارد ميگويد كه عكاسي جنگ آن هم در كشوري مانند ايران كه از آن به عنوان عكاسي دفاع مقدس ياد ميشود با تمامي ژانرهاي ديگر هنر جنگ متفاوت است. او ميگويد بايد قبول داشته باشيم در جنگ كه بهطور يكسويه به ما تحميل شد شيوهاي جديد از به نمايش كشيدن چهره لخت جنگ پديد آمد كه آن را در هيچ جاي دنيا نميتوان يافت. او معتقد است در عكاسي مستند جنگ كه هنرمندان عكاس ايراني با نام عكسهاي دفاع مقدس به خلق آثاري در اين زمينه پرداختند آنها تلاش ميكردند تا علاوه بر رشادتهاي سربازان، مفهوم دفاع در جنگي ناخواسته را نيز به تصوير بكشند. وي براي اين امر از تصاوير نبرد مردم با دستهاي خالي در خيابانهاي خرمشهر ياد ميكند كه نشان دهنده اوج اقتدار مردمي است كه حتي با دستهاي خالي به دفاع پرداختند و اين موضوع وظيفه عكاس را در به تصوير كشيدن مفهوم جنگ در هجوم هشت ساله عراق به ايران سختتر ميكرد.
اوليازاده در اين زمينه ميگويد:هنرمندان در ساير رشتههاي هنري مثل نقاشي و گرافيك وامدار عكاسان هستند، چون آثارشان الهام گرفته از عكس هنرمندان عكاس است.
وي از آرشيو آثار هنرمنداني كه در دوران دفاع مقدس عكاسي كردهاند ياد كرده و ميگويد: اينكه هنرمندان جنگ اكنون در چه وضعيتي قرار دارند و چگونه از آنها حمايت ميشود را در دو بخش بايد بررسي كرد، يكي حمايت مسوولان و ديگري جامعه؛ براي مثال فردي مانند «حسين پرتوي» كه عكس تاريخساز بيعت همافران با امامخميني(ره) را ثبت كرده و اثرگذار بوده است، بايد به وضعيتش رسيدگي شود. همچنين بايد بررسي شود كه هنرمنداني از اين دست، چگونه با مشكلاتشان دست و پنجه نرم ميكنند و آيا از عهده نيازهاي روزمره و مسائل درمانيشان برميآيند؟
اوليازاده از هنرمند فقيد «ابوطالب امام» ياد مي كند و ميافزايد: اين هنرمند در دوران دفاع مقدس عكسهاي بسياري گرفت، مدتها در خانهاش زمينگير بود اما چند نفر دغدغه او را داشتند؟ او ادامه ميدهد: من نميخواهم تقصير را به گردن كسي بيندازم ولي اين مشكلات براي همه پيش خواهد آمد و ما نبايد نسبت به اين مسائل بيتفاوت باشيم.
دشواري هاي خاص عكاسي
عكاسي در هر زماني دشواري خاص خود را دارد و در آن سالها، ما دوربين ديجيتال نداشتيم و ممكن بود بسياري از صحنهها و سوژههاي ناب را به دليل اينكه فيلممان تمام شده است از دست بدهيم، به علاوه به لحاظ حساسيت و نور هم دچار مشكلاتي بوديم. اين جملات تنها بخشي از دلتنگيهاي اوليا زاده است كه در مورد عكاسي در جبههها به زبان ميآورد. به عقيده اين هنرمند عكاس، عكاسان دوران دفاع مقدس با هر فريم، آينده نسلهاي بعدي خود را ميسازند و به آنها نشان ميدهند كه مردم با چه دشواريهايي براي اهداف خود تلاش كردند. اميدوارم ديگر هيچ زماني روزهاي جنگ براي ايران تكرار نشود و همه مردم درصلح و آرامش زندگي كنند و در سايه صلح، نه تنها ايران بلكه همه كشورهاي جهان بتوانند به پيشرفتهاي مختلف برسند.
اين هنرمند عكاس درباره حمايت مسوولان دولتي از هنرمندان افزود: ممكن است در آينده روند بهتري وجود داشته باشد، اما در حال حاضر كه كار خاص يا ويژهاي از طرف دولتيها براي حمايت از اين هنرمندان انجام نميشود.
به عقيده اوليازاده عكاسان جوان و با استعدادي نيز اكنون در كشور فعال هستند كه در بحرانها حتما در خط مقدم خواهند بود. به علاوه آنها ثابت كردهاند كه نه تنها در دوران دفاع مقدس بلكه در هر بحراني مانند زلزله و سيل فعال هستند و حتي در زلزله بم عكسهايي كه همين عكاسان براي شبكههاي برون مرزي فرستادند، باعث شد كمكهايي كه از كشورهاي ديگر به ايران ميرسيد، منسجمتر شود.
ايجاد آرشيوي از عكسهاي جنگ
اما از ديگر سو سيد عباس ميرهاشمي رئيس انجمن عكاسان دفاع مقدس در اين زمينه به نكته ديگري اشاره ميكند. او سالها در جبهههاي جنگ به عكاسي پرداخته است و مجموعه وسيعي از اين تصاوير را در اختيار دارد، معتقد است كه اكنون حجم وسيعي از عكسهاي متفاوت و ديده نشده جنگ در ميان مجموعههاي خصوصي مغفول ماندهاند.
ميرهاشمي حرفهايش را اينطور ادامه ميدهد كه بايد نگاهي نو و متفاوت به مقوله عكسهاي جنگ داشته باشيم تا اين مفهوم اكنون در جايگاه اصلي خود در جهان قرار گيرد. او از مهجوريت عكس و عكاس جنگ به عنوان دليلي براي توجه دوباره بهآن مفهوم ياد ميكند و ميگويد: تا وقتي كه عكسهاي جنگ در آرشيوهاي خصوصي و حتي دولتي خاك ميخورند نميتوان به اين شاخه مهم از عكاسي مستند اجتماعي دل بست.
اين عكاس باسابقه كشورمان به نكته ديگري در اين زمينه اشاره ميكند كه شنيدن آن خالي از لطف نيست. او ميگويد در چند سال گذشته تعدادي از هنرمندان عكاس باسابقه كشورمان به نام عكاسان جنگ شناخته شدند در گمنامي كامل به سر بردند و حتي در همين گمنامي در گذشتند. او ادامه ميدهد كه بايد راهكاري براي معرفي عكاسان جنگ پيدا شود تا عكس جنگ در كنار عكاس جنگ كاركرد خويش را پيدا كند. او حتي پا را فراتر از اين نيز ميگذارد و ميگويد: هر عكس جنگ بهواسطه اينكه در قالب تصاوير مستند اجتماعي خلق شده است در دل خويش روايتي را مستور دارد كه بايد عكاس به تببين آن بپردازد. اين استاد دانشگاه ميگويد كه بايد ساز و كاري تعريف شود تا عكسخواني جنگ در كنار عكسهاي جنگ از زبان هنرمندان گمنام اين رشته فصل جديدي را از توجه دوباره به عكسهاي جنگ پديد آورد.
او حرفهايش را اينگونه پايان ميدهد: سالهاي سال است كه نياز به ايجاد بانك اطلاعات قوي و محكمي حس ميشود اما هيچ وقت ايجاد اين بانك عملي نشد تا بسياري از هنرمندان و عكسهاي دفاع مقدس در اين زمينه حرفهايشان ناگفته بماند.
عكاسي جنگ با پايان جنگ شروع ميشود
مهدي منعم عكاس جنگ است. اما بيشتر او را با عكسهايش پس از جنگ ميشناسند. هنرمندي كه با عكسهايش از اثرات گازهاي شيميايي بر روي مردم بي دفاع حلبچه نامي جهاني براي خود پيدا كرده است. او اما در مورد عكس جنگ نظر ديگري دارد.
منعم كه در آثارش به دنبال ثبت چهره عريان و بيواسطه اثرات پس از پايان جنگ است، ميگويد: تنها راه معرفي جنگ به نسل آينده معرفي تصويري كساني است كه به نحوي از آن لطمه خوردهاند. او كه سالهاست چهره مجروح قربانيان جنگ را در قالب تصاوير سياه و سفيد به تصوير ميكشد حرفهايي در اين زمينه ميزند كه تلخ است.
او عكس جنگ را واسطهاي دوباره براي آشتي مخاطبان با عكس ميداند. او ميگويد مگر ممكن است كسي اثرات بر جاي مانده از جنگ را روي تن و جان يك جانباز ببيند و واكنشي نسبت به اين موضوع از خود ابراز نكند.
به عقيده او كاركرد اصلي عكسهاي جنگ همين نشان دادن تبعات جنگ است، تبعاتي كه باعث ميشود تا سالهاي سال پس از پايان يك جنگ نيز در خانهاي درد حاصل از جنگ بازتاب داشته باشد؛ خواه از طريق گازهاي شيميايي و گاه از طريق قطع عضو و تبعات ناشي از انفجار مين. اين يك واقعيت تلخ از جنگ است كه با پايانش تازه آغاز ميشود.
او كه در آثارش به دنبال اين نكته رفته است بيشتر غير نظامياني را به تصوير كشيده است كه قربانيان جنگ هستند. اين نيز وجه پر رنگي از عكاسي مستند اجتماعي جنگ است كه به عقيده اين هنرمند بايد به آن پرداخته شود تا روي ديگر جنگ نيز به نمايش در آيد.
اين عكاس، عكسهاي جنگ را مهم و اسناد معتبر تاريخ معاصر ايران ميداند كه بايد از آنها حفاظت كرد. به عقيده او عكسهاي جنگ اسنادي هستند كه سالها بعد به كمك آن ميتوان حقايق را بررسي كرد . به گفته او در تمامي دنيا عكاسان جنگ از جايگاه خاص و ويژهاي برخوردارند كه نشان از اهميت بالاي اين تصاوير در نگاه مستند نگاران دارد.منعم اما از بيمهري به عكاسان جنگ بسيار دل آزرده و معتقد است كه معدود عكاسان به جاي مانده از دوران جنگ هر روز بيشتر از گذشته فراموش مي شوند.
پژوهش نياز زنده ماندن هنر جنگ
مسعود زندهروح كرماني نيز از كساني است كه جنگ را تجربه كرده است، هنرمندي كه سالهاي جنگ مسوول واحد آرشيو عكس صدا وسيما بوده و اكنون به تدريس اين هنر ميپردازد. او معتقد است كه بايد به مفهوم عكاسي جنگ با نگاهي جديد نگاه كرد. او ميگويد: درست است كه سالها از پايان جنگ ميگذرد اما بايد نگاه عكاس ايراني براي تصوير كشيدن جنگ را به عنوان دستورالعملي براي هنرمندان امروز به كار گرفت كه ميخواهند در زمينه مستند اجتماعي فعاليت كنند .
او مي افزايد : بايد زمينه پژوهش در عكس جنگ ايجاد شود تا تمامي لايههاي هنر جنگ آشكار شود. او ميگويد ما نبايد شرمنده آيندگاني باشيم كه ميخواهند از ديروز با خبر باشند. او معتقد است كارهاي بسياري در زمينه پژوهش و تحقيق هنر جنگ وجود دارد كه بايد آن را به نسل آينده منتقل كنيم.
او جملاتش را اينگونه به پايان ميرساند كه عكس جنگ براي ماندگاري نيازمند توجه است. او به قول خودش ميترسد كه در گير و دار زندگي مدرن امروز عكس جنگ با هنرمندش براي هميشه به فراموشي سپرده شوند.
مهدي نورعليشاهي / گروه فرهنگ و هنر
www.mahdipc.tk









سایت خدماتی تک بیست