رالف فاينس، بازيگر سرشناس سينما و تئاتر انگلستان براي كار جديد خود راهي تلويزيون ميشود تا در يك مجموعه جديد براي شبكه بيبيسي ايفاي نقش كند. اين مجموعه «صفحه 8» نام دارد و از حال و هوايي درام و اكشن برخوردار است.
خط اصلي قصه اين مجموعه درباره مسائل جاسوسي است و بجز فاينس، تعداد ديگري از بازيگران مطرح سينما و تئاتر كشور انگليس هم در آن بازي دارند. ريچل ويتز، بيل نيگي، جودي ديويس و مايكل گامبون ديگر بازيگراني هستند كه با اين مجموعه همكاري خواهند داشت.
تهيهكنندگان صفحه 8 براي محصول جديد خود، يكسري از چهرههاي مطرح دنياي سينما را دعوت به همكاري كردهاند. فيلمنامه مجموعه را ديويد هير نمايشنامهنويس و فيلمنامهنويس قديمي نوشته است؛ كسي كه براي چند كار سينمايي خود نامزد دريافت جايزه اسكار شده است.
اما هير شهرت خود را بيش از هر چيز به خاطر نمايشنامههاي قوي و تحسينشدهاش دارد. فيلمنامه صفحه 8 از يك جهت هم اهميت بسيار زيادي دارد. اين فيلمنامه اولين نوشته اريژينال ديويد هير در 20 سال اخير است و اين نكتهاي است كه تهيهكنندگان مجموعه روي آن مانور زيادي داده و تبليغ وسيعي برايش ميكنند. كليد فيلمبرداري صفحه 8 تا چند هفته ديگر زده ميشود.
بيل نيگي در قصه مجموعه در نقش جاني وريكر ظاهر ميشود. او يك افسر كهنهكار پليس است كه به شكلي ناخواسته مجبور به رهاكردن شغل قديمي خود ميشود. اما مساله به همين جا ختم نميشود و او بايد همراه رهاكردن حرفه هميشگياش، هويت خود را نيز رها كرده و تبديل به آدمي با يك نام و هويت تازه شود.
اين اتفاق زماني رخ ميدهد كه او نسبت به مرگ رئيس و دوست صميمياش بنديكت بارون (با بازي مايكل گامبون) مشكوك ميشود. شك وريكر نسبت به مرگ بارون، باعث طرح سوالات زيادي از جانب او ميشود و اين نكتهاي است كه برخي از روساي وريكر تاب تحمل آن را ندارند.
همسايه جديد وريكر (با بازي ريچل ويتز) به گونهاي رفتار ميكند كه وي احساس ميكند ممكن است او بتواند به كمك آن مشكل پديد آمده را حل كند، اما آشنايي اين دو، اوضاع را براي وريكر پيچيدهتر و بغرنجتر ميكند. ورود يك مرد غريبه و مرموز (با بازي فاينس) مسائل را از آنچه كه هست پيچيدهتر ميكند.
او براي سوالات مكرر وريكر پاسخهاي دقيق و درستي دارد. ولي وريكر نميتواند اين پاسخها را به راحتي از اين غريبه مرموز بگيرد. بزودي وريكر به اين فكر ميافتد كه هويت واقعي اين غريبه مرموز را كشف كند.
تلاش وريكر براي كشف هويت اين مرد غريبه، او را وارد دنياي تازهاي از حادثهپردازي و جاسوس بازي ميكند كه خودش هم هيچوقت تصور آن را نميكرده است.
رالف فاينس در ارتباط با شخصيت خود در قصه اين مجموعه ميگويد: «نه فقط شخصيت من، بلكه تمام شخصيتهاي قصه صفحه 8، به نحوي آدمهايي مرموز هستند كه تماشاچي نميداند در ارتباط با آنها بايد چگونه عمل كند و از خودش واكنش نشان دهد.
اين آدمهاي مرموز تابعي از رمز و راز موجود در قصه مجموعه هستند كه به طور مكرر پرسشهاي تازهاي را براي بينندگان خود مطرح ميكند. درست در لحظاتي كه بيننده فكر ميكند متوجه اصل ماجرا شده و حالا ميتواند نتيجهگيري خودش را داشته باشد، ناگهان موضوع معماگونه تازهاي مطرح ميشود و معادلات ذهني او را بر هم ميزند.
در اين رابطه، شخصيتهاي اصلي قصه نقش مهمي ايفا ميكنند. در حقيقت آنها هستند كه با رفتار مشكوك و مرموز خود به رمز و راز قصه دامن ميزنند و مسائل را پيچيدهتر ميكنند. در اين بين، پيچيدگي و رمز و راز شخصيتي كه من در صفحه 8 بازي ميكنم، بيشتر از بقيه است».
ديويد هير، نويسنده فيلمنامه صفحه 8 عقيده دارد در پشت قصه درام و ماجراجويانه چيزي كه نوشته، يك موضوع مهمتر و اساسيتر قرار دارد و قصه فيلمنامه او قرار است مكاشفهاي در باب چالشها و خيانتهايي باشد كه جامعه داخلي سازمان امنيت انگليس يعني اينتليجنت سرويس با آن روبهرو ميشود.
به همين دليل، وي براي لحن روايتي ماجراي خود از رمز و راز و شخصيتهاي مرموز و شكننده بهره گرفته است. هير قبل از اين هم در فيلمنامههاي اقتباسي سينمايي «ساعتها» و «كتابخوان» از همين شيوه استفاده كرده بود.
شخصيتهاي محوري اين فيلمها ـ كه البته همه خانم بودند و نه آقا ـ آدمهايي با گذشتههاي مرموز و سوال برانگيز بودند كه در يك شرايط خاص تاريخي و اجتماعي، در يك مخمصه سخت و دشوار گير ميافتند و براي رهايي از آن، ماجراهاي تازهاي را تجربه ميكنند.
به گفته هير، اين موضوع در صفحه 8 هم اتفاق ميافتد و اين نوع شخصيتپردازي دوباره در اينجا مطرح ميشود. اما پيچيدگي و رمز و راز ماجرا در صفحه 8 بيشتر است، زيرا قصه حال و هواي عموميتر و گستردهتري دارد. اگر جامعه دروني قصههاي «ساعتها» و «كتابخوان» محدودتر بود و فضاي وسيعي را در برنميگرفت، ولي در اينجا هم آدمها و هم حوادث بعد عموميتري دارند و مسالهاي مطرح ميشود كه طيف بسيار وسيعتري از آدمهاي جامعه را در بر ميگيرد و درگير خود ميكند.»
اين فيلمنامهنويس در ادامه اضافه ميكند: «دهه گذشته براي جامعه انگليس و سازمان اينتليجنت سرويس، دهه ويژهاي بود و سياستمداران ما مجبور شدند آزمونهاي سخت و مختلفي را پشت سر بگذارند. اوضاع و شرايط داخلي و بينالمللي جديدي كه بر اثر سياستهاي جديد در آستانه قرن جديد به وجود آمد، همگان را مجبور كرد تا سياستهاي تازهاي را پيشه كنند. احساس كردم براساس اين ماجراها و تغييرات ميتوان قصهاي جذاب و سرگرمكننده خلق كرد كه در عين حال، حرفي هم براي گفتن داشته باشد. گروه بازيگراني كه براي مجموعه انتخاب شدهاند، بسيار خوب و فوقالعاده است. آنها هنرپيشگاني توانا و مستعد هستند و مطمئنم كه روح ويژهاي به شخصيتهايي كه خلق كردهام ميدهند و آنها را به بهترين شكل ممكن در معرض ديد تماشاگران تلويزيون قرار خواهند داد.»
صفحه 8 قرار است در يك فصل 13 اپيزودي تهيه شود و در اواخر سال 2011 ميلادي به روي آنتن برود. به گفته تهيهكنندگان صفحه 8 كارگردان مجموعه انتخاب شده است ولي نام او تا زمان شروع فيلمبرداري اعلام نخواهد شد.
منابع نزديك به تهيهكنندگان مجموعه ميگويند كارگردان آن يكي از نامهاي سرشناس دنياي تلويزيون و سينماي كشور انگلستان است.
منبع: ورايتي
ترجمه: كيكاووس زياري