با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
سيزدهمين مدال طلاي ايران در بازيهاي آسيايي گوانگجو ، قرعه نحسي براي ورزش كشور تايوان داشت، چون بار ديگر كاروان ورزشي ايران را به رتبه ارزنده چهارمي بازيها برگرداند؛ رتبهاي كه تا پايان مسابقهها هم با وجود تلاشهاي همهجانبه حريفان، در اختيار ايران باقي ماند.
ذبيحالله پورشيب (پورشب) جوان 22 ساله و بلندبالاي ايلامي كاراته ايران با اقتدار خاصي توانست سيزدهمين مدال طلاي بازيهاي آسيايي و نخستين طلاي كاراته را براي ايران به ارمغان آورد. همان ورزشكاري كه حدود 2 ماه پيش از شروع بازيها، توانست با خلق يك شگفتي بزرگ، در 2 ديدار تداركاتي كه در شهر انزلي برگزار شد سعيد فرخي، قهرمان نامي كاراته جهان و آسيا و دارنده طلاي امسال المپيك ورزشهاي رزمي جهان را شكست دهد و پيراهن سنگين وزن (84 + كيلوگرم) ايران را بر تن كند.
پورشيب كه در 17 سالگي و نخستين حضور بينالمللي خود مدال برنز رقابتهاي قهرماني جهان را در قبرس براي كشورمان به ارمغان آورده بود در 19 سالگي مدال طلاي اميدهاي جهان را در تركيه به دست آورد و در 20 سالگي طلاي اميدهاي آسيا در مالزي را كسب كرد. او در 21 سالگي و در نخستين حضورش با پيراهن تيم ملي بزرگسالان، صاحب طلاي قهرماني آسيا در كشور چين شد و امسال در 22 سالگي خود را به عنوان برترين كاراتهكاي وزن آخر و صاحب مدال طلاي بازيهاي آسيايي گوانگجو معرفي كرد.
سايت بازيهاي آسيايي و تلويزيون چين شما را ذبيحالله پورشب معرفي كرد در حالي كه در داخل كشور با نام پورشيب شناخته ميشويد...!
بله. فاميلي من پورشب است ولي برخي دوستان در سالهاي پيش، پورشيب تلفظ كردند كه به مرور هم اين نام جا افتاد. الان برايم تفاوتي ندارد و شما و ديگر دوستان هر كدام را كه مايليد و راحتتريد بنويسيد يا تلفظ كنيد.
با وجود توقع بالا از مدالآوري كاراته در بازيهاي آسيايي گوانگجو، طلاي شما كمي غافلگيركننده بود.
اما من اين هدف را از 5 سال پيش تعقيب ميكردم و برنامه و تلاشي مستمر براي تحقق آن پياده كردم.
ولي شما 2 سال است كه مليپوش شدهايد و خوشبختانه در اين 2 سال، 2 طلاي آسيايي هم به ارمغان آوردهايد.
بله و البته 2 سال قبل از آن هم مليپوش تيم اميد بودم كه حاصل آن 2 طلاي آسيايي و جهاني در اين رده سني بود. 5 سال پيش من عضو تيم جوانان بودم و در اولين اعزام، راهي رقابتهاي قهرماني جوانان جهان در قبرس شدم كه حاصل آن اولين حضور، يك مدال برنز بود. بنابراين نميتوانستم در حضور تركزاد كه نفر سوم بزرگسالان جهان بود، جايي براي خود در بازيهاي آسيايي دوحه قطر در نظر داشته باشم. پس هدفم را كسب طلاي گوانگجو قرار دادم. به خاطر ميآورم شعاري كه آن زمان، مسعود رهنما (مربي وقت تيم و سرمربي كنوني تيم ملي) بر سر زبان ما انداخت اين بود كه «ما قهرمانيم ـ تا چين ميمانيم».
موفقيت چشمگير كاراته در بازيهاي آسيايي دوحه و اينكه اين رشته يكتنه توانست رتبه دو رقمي كاروان ايران را به مكان ششمي ورزش آسيا ارتقا دهد، انتظارها را از اين رشته در گوانگجو خيلي بالا برده بود. فكر ميكنيد تيم ما پاسخ مناسبي به اين توقعها داد؟
تيم اعزامي به دوحه از بازيكنان بسيار پرتجربهاي سود ميبرد. مثلا تركزاد و فرخي كه از آن مسابقهها صاحب مدال برنز شدند، ماه پيش از آن مسابقهها در رقابتهاي جهاني هم صاحب برنز شده بودند يا ويشگاهي و حسين روحاني كه در دوحه طلا گرفتند صاحب طلاي قهرماني جهان هم بودند. تيم امسال ما كاملا جوان بود و جز ويشگاهي هر يك از ما بين 20 تا 22 سال داشتيم و بيش از يكسال، سابقه حضور در تيم ملي بزرگسالان را نداشتيم. با اين حال از روز نخست مسابقهها با هدف كسب هر 4 طلا به ميدان رفتيم و نتايج به دست آمده هم قابلقبول بود. به اين ترتيب كه قاسمي 20 ساله در روزي كه واقعا روز او نبود بدشانسي آورد. مهديزاده 21 ساله هم واقعا با حقخوري مواجه شد. به نظر من او حتي شايستگي دريافت طلا را داشت.
سنگين وزنهاي تيم ملي هم كه طلا گرفتند. به طور كلي به دليل المپيكي نبودن كاراته، سطح كيفي بازيهاي آسيايي خيلي بالاست و تيمهاي اين قاره، اولويت را به اين رقابتها ميدهند و تيم دوم خود را به رقابتهاي قهرماني جهان اعزام ميكنند.
خود شما چگونه طلا گرفتيد؟
من براي رسيدن به طلا، دو فينال زودرس را پشت سر گذاشتم كه به مراتب دشوارتر از فينال واقعي بود. به اين ترتيب كه ابتدا احمد معين كويتي برنده مدال طلاي بازيهاي آسيايي بوسان را شكست دادم و بعد حريف قزاق را كه برنده طلاي بازيهاي آسيايي دوحه بود از پيشرو برداشتم تا در ديدار پاياني با شكست حريف اندونزيايي كه داراي عناوين آسيايي بود به مدال طلا برسم. البته در اين مسير، واقعا مربيان تيم ملي با پيدا كردن نقاط ضعف و قوت حريفان، كمك شاياني به من كردند و اگر حمايت كامل فدراسيون و مسوولان ورزش نبود، چنين توفيقي به دست نميآمد. به عنوان نمونه همين كه پيش از شروع بازيها، به همه اعضاي تيم اعم از برنده و بازنده پاداشي 5 ميليون توماني تعلق گرفت، سهم بسزايي در ارتقاي روحي ما داشت و البته اهداي سريع پاداش قهرماني و كسب مدال طلا هم كه جاي خود داشت.
ايرادي كه نهتنها به شما بلكه به ديگر مليپوشان ما هم وارد شده بود كم دقتي در كنترل ضربات خود به صورت حريفان بود كه بعضا موجب صدمه آنها حين مسابقهها ميشد. اين موضوع را ميپذيريد؟
پورشيب: من گوانگجو را يك خاطره فرض ميكنم و ديگر به آن فكر نميكنم و گر چه رشته كاراته المپيكي نيست ولي آرزويم اين است كه روزي اين ورزش المپيكي شود و فاتح مدال طلاي آن بازيها شوم
آسيبديدگي در ورزشي مثل كاراته امري متداول و گريزناپذير است. اين كه ضربهاي با سرعت و قدرت زده شود و كنترلي بر آن نباشد به مراتب سادهتر از اين است كه با ملاحظه و كنترل همراه شود. در كاراته بسيار پيش ميآيد كه حريفان به طور تصادفي و در حالتي نامتعادل ضربه سنگيني از حريف دريافت كنند ولي اين نكته كاملا غيرتعمدي است و هيچيك از ملي پوشان ما در اين زمينه كمدقت و بيملاحظه نيستند. خود من هم در طول بازيهاي آسيايي گوانگجو تنها يك اخطار گرفتم كه آن هم توام با امتياز بود.
بر خلاف ويشگاهي كه واقعا قهرمان شاخصي است ولي با مصدوميتهاي زيادي روبهرو ميشود خوشبختانه شما چندان دچار مصدوميت نميشويد... .
به طور كلي در كاراته سنگين وزنها بيشتر آسيب ميبينند. بر همين اساس من هم مصدوميتهاي زيادي بويژه دررفتگيهاي زياد انگشتان دست و پا را تجربه كردم ولي مسعود رهنما به عنوان سرمربي تيم ملي نقش موثري در كمرنگ كردن اين مصدوميتها در عملكرد من داشت. او هر مليپوش را به طريق و شيوه مخصوص خود او داراي انگيزه و شرايط مناسب رواني ميكرد. ازجمله به من مرتب تلقين ميكرد كه تو قدرتمندي پس نبايد تو را خسته و آسيبديده ببينم. به طور كلي اگر ورزشكاري به آسيبهايش فكر كند و تحت تاثير آنها قرار گيرد، حتما در عملكرد او تاثير منفي خواهد گذاشت.
همواره در سالهاي اخير حرف و حديثهاي زيادي حول و حوش انتخابهاي تيم ملي كاراته وجود دارد. مثلا گفته شده مربيان، شاگردان باشگاهي خود را گزينش ميكنند. نظر شما در اين مورد چيست؟
من اصلا چنين عقيدهاي ندارم و مطمئنم مربيان، بيش از هر چيزي دغدغه حفظ آبروي حرفهاي خود و افتخارآفريني براي كشور را دارند. اگر ادعاي اين دوستان صحيح بود آقاي رهنما، نام وحيد حسنيپور را به عنوان خواهرزاده خود از تيم ملي خط نميزد. حسنيپور با وجود آن كه مدال طلاي قهرماني جوانان جهان را به دست آورده بود، اما در رقابتهاي انتخابي وزن 55 ـ كيلوگرم مغلوب قاسمي شد و رهنما براي حفظ عدالت، پيراهن ملي را به تن قاسمي كرد.
براي گزينش مليپوشان، چند مرحله رقابتهاي انتخابي برگزار ميشود و افرادي كه برتريهاي خود را اثبات كرده باشند به عضويت تيم ملي درميآيند.
شما عضو كدام باشگاه هستيد؟
مقاومت قم كه باشگاه بسيار خوب و بيحاشيهاي است.
فكر ميكنم قم يكي از قطبهاي كاراته دنيا محسوب ميشود چون در سالهاي گذشته تعدادي از قهرمانان جهان از همين شهر معرفي شدهاند. دليل اين موضوع چيست؟
يك مربي و استاد برجسته نقش بسيار موثري در تربيت شاگردان خود دارد. فكر ميكنم حضور دباغيان چنين شرايطي را در كاراته قم به وجود آورده است. من خيلي نكات ناب و بكر را از او آموختهام. من اهل شهر ايلام هستم و كاراته را در شهر خودم از كريمي راد آموختهام. ضمن اين كه از دانش رهنما و هروي هم خيلي بهره بردهام، ولي در كنار احترام و دين به تمام اين عزيزان، احترام ويژهاي به مكتب كاراته قم و كاركشتگي دباغيان قائلم.
وضعيت سوپرليگ كاراته به لحاظ مالي چگونه است؟ گويا درآمد قابل ذكري در اين ليگ پركيفيت وجود ندارد.
واقعا از مسوولان كشور تقاضا ميكنم، زمينه حضور اسپانسرهاي قوي در اين رشته را فراهم كنند، چون كاراته بارها نشان داده در ميدانهاي مهم جهاني و بازيهاي آسيايي ميتواند اعتبار بالايي براي كشورمان به ارمغان آورد. الان اگر حسين روحاني و جاسم ويشگاهي را به عنوان قهرماناني كه بارها طلاي جهاني را كسب كردهاند از بقيه مجزا كنيم، يك كاراتهكاي خوب ليگي بين 2 تا 18 ميليون تومان در طول سال دريافت ميكند. اين در حالي است كه ويشگاهي و روحاني هم بيش از 25 تا 30 ميليون تومان در سال نميگيرند. اين ارقام به نسبت كيفيت كار، بسيار كم و ناعادلانه است. چون با اذعان به تمام زحماتي كه تمام ورزشكاران رشتههاي تيمي ميكشند من فكر ميكنم زحمت ورزشكاران رشتههاي انفرادي از آنها بيشتر است، چون اگر فردي در يك رشته تيمي دچار كمكاري شود، در كنار تلاشهاي بقيه، كمتر نمود پيدا ميكند، ولي در رشته انفرادي، ناآمادگي يك ورزشكار كاملا به چشم ميآيد.
هدف بعدي و آرزوي شما در ورزش حرفهاي چيست؟
من گوانگجو را يك خاطره فرض ميكنم و ديگر به آن فكر نميكنم. در حقيقت از هماكنون اهدف بعدي را دنبال ميكنم. با وجود آن كه ورزش كاراته المپيكي نيست ولي آرزويم اين است كه روزي اين ورزش المپيكي شود و فاتح مدال طلاي اين بازيها شوم. هدف بعدي من هم كه دقيقا براي آن برنامهريزي كردهام طلاي مسابقههاي قهرماني جهان است كه سال 2012 در پاريس برگزار ميشود. فكر ميكنم با تمرين درست و نيت پاك ميتوان چنين موفقيتي را به دست آورد.