با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
عكسهاي سريال مختارنامه چند روزي است كه در تالار وحدت تهران پيش روي علاقهمندان به اين سريال تاريخي و البته هنردوستان است.
اين نمايشگاه عكس شامل 72 قطعه عكس از عكسهاي مسعود پاكدل در طول 6 سال فيلمبرداري اين سريال عظيم تاريخي است كه از ابتداي سال 83 تا اواسط سال 88 گرفته شده است.
در اين نمايشگاه و در لابي پايين تالار وحدت 12 قطعه عكس از اين سريال در اندازه 12 تا 15 متر به نمايش درآمده كه نمايشي باشكوه از صحنههاي اين سريال را در مقابل ديد مخاطبان قرار ميدهد. البته بخش ديگري از اين نمايشگاه مشتمل بر 60 قطعه عكس از بخشهاي مختلف اين سريال است كه در ابعاد كوچكتر و در لابي طبقه دوم اين تالار به نمايش در آمده است. گفتوگوي زير در حاشيه اين نمايشگاه با اين هنرمند صورت گرفته است.
برپايي نمايشگاهي از عكسهاي عظيمترين سريال تاريخي صداوسيماي ايران چگونه اين ايده به ذهنتان رسيد.
درباره عكسهاي به نمايش در آمده در اين نمايشگاه بايد قبل از هر چيز بگويم كه من در ابتداي پذيرفتن پيشنهاد عكاسي از اين سريال ميدانستم كه قرار است با كار متفاوتي در زمينه عكاسي از يك سريال تاريخي روبهرو شوم. ابتدا بايد عرض كنم كه عكاسي از يك سريال تاريخي خود داراي ويژگيهاي خاصي است كه كار در اين زمينه را با عكاسي ديگر كارهاي تصويري متفاوت ميكند. عكاسي از اين ژانر فيلمهاي تلويزيوني با مشكلات و موانعي روبهرو است كه عكاسان ترجيح ميدهند در برخي موارد آن را قبول نكنند، اما سريال مختارنامه به عنوان عظيمترين سريال تاريخي كه تاكنون در ايران ساخته شده است باز هم استرس كار را در اين زمينه بالاتر ميبرد. عكاسي از سريالي كه به نوعي تمام نگاههاي بينندگان تلويزيوني را بعد از پخش به همراه خواهد داشت كار آساني نبود. اين كه اولا من به عنوان يك عكاس قرار است اين سريال را ثبت تصويري كنم در جاي خود قابل افتخار بود و ديگر اين كه من قرار بود در اين سريال در كنار آقاي ميرباقري به كار بپردازم موضوع ديگري بود كه عكاسي از اين سريال را متفاوت با تمامي كارهايي كند كه من تا پيش از اين عكاسي كرده بودم. شايد هيچ كس به جز ميرباقري نميتوانست از عهده اين سريال برآيد.
خيلي از بازيگران از همكاري با آقاي ميرباقري به عنوان يك همكاري متفاوت ياد ميكنند، اما تصور نميكردم كه در زمينه عكاسي سريالهاي تاريخي نيز اين امر وجود داشته باشد.
بله دقيقا همين طور است. كار كردن با داوود ميرباقري كاملا حس حضور در يك كلاس درس را دارد. ببينيد در جاي جاي اين سريال نيز ميتوانيد اين موضوع را ببينيد كه بسياري از بازيگراني كه هر يك در يك سريال ديگر محور بودهاند تنها براي حضور در اين سريال خود را حتي خرج چند دقيقه بازي در يك نقش كوتاه كردهاند. اين موضوع شايد بهترين جواب براي اين امر باشد. آثاري كه ميرباقري ميسازد ديده ميشود و بازيگران دوست دارند در سريال يا فيلمي بازي كنند كه ديده شوند. اين تنها بخشي از ماجراست زيرا همان طور كه گفتم هر لحظه همكاري با ميرباقري مانند يك كلاس درس است. نكته بيني اين فيلمساز در برخي موارد آنقدر ديدني است كه خود ميتواند به عنوان يك درس به كار گرفته شود. فضاي دوستي و همدلي كه در پشت صحنه اين سريال وجود داشت باعث شد تا من نيز مانند بقيه در راستاي خود سريال باشم. ميرباقري در روزهاي طولاني فيلمبرداري اين سريال هر روز چيزي براي رو كردن داشت و به نوعي كلاس درس ميرباقري كلاسي بود كه هيچ روزي تكراري نبود. آدمهاي اين سريال هركدام در سريالي ديگر سرنوشتساز هستند، اما در اين كار همه در خدمت يك مفهوم بودند كه ميخواستند در كاري كه به نام ميرباقري است خود را نشان دهند. به زباني ديگر ميتوان گفت اين سريال براي تمامي دستاندركاران آن مانند ويتريني بود كه خودشان و هنرشان ديده شود.
در مورد طولاني بودن زمان فيلمبرداري اين سريال گفتيد اين موضوع در تداوم (راكورد) عكسهاي گرفته?شده تاثير نداشت.
ببينيد طولاني شدن يك رويداد فيلمسازي هميشه مثبت نيست. طولاني شدن روند ساخت يك فيلم ممكن است همه مسائل دخيل به آن را دچار شرايط روزمرگي كند، اما من در عكاسي از اين سريال سعي كردم خستگي ناشي از اين كار به عكسهاي گرفته شده تاثير نگذارد و حلاوت و تازگي كار حتي بعد از پايان كار از بين نرود. تا يادم نرفته بگويم كه آقاي ميرباقري هيچگاه در طول سالها عكاسي از اين سريال هيچ وقت نميگفتند كه اين كار را بكن و چنين عكسي بگير و همين امر باعث شد تا فضايي در اختيار من قرار گيرد تا بتوانم با خيال راحت به عكاسي بپردازم.
ببينيد من در لحظات بسياري از پشت صحنه اين فيلم حضور داشتم، اما هيچ وقت نخواستم تنها از زاويه نگاه دوربين به عكاسي بپردازم. اين كه ما بتوانيم در عكاسي فيلم و سريال با رعايت اصول زاويه ديد خود را با عكس مخلوط كنيم ميتواند باعث شود تا عكاسي سريال متفاوت با عكسهاي رايج در اين زمينه شود. ببينيد در چنين سريالي و اين كه فضاي زيادي براي عكاسي وجود دارد اين موضوع براي عكاس از سويي راحت و از سويي ديگر سخت ميشود. بايد از اين فرصت نهايت استفاده را كرد وگرنه سريال عظيمي مانند مختارنامه آن طور كه بايد و شايد ثبت تصويري در حوزه عكس نخواهد داشت.از نگاهي ديگر بايد بگويم كه عكاسي فيلم كار روتيني است كه عكاس بايد در كنار عوامل، نفس به نفس آنها به ثبت لحظات بپردازد. گريم، لباس و دكور عواملي هستند كه بايد عكاس سريال آن را به دقت ثبت كند، ولي وقتي ميخواهي كه موضوع عكسهايت در حاشيه يك عكاسي يك سريال قصه پيدا كند آن وقت است كه كار عكاسي متفاوت و البته سختتر ميشود.
چرا در نمايشگاهي كه اكنون در تالار وحدت برپاست از پشت صحنهها تصويري به نمايش درنيامده است.
به عقيده من بايد سريال تمام شود تا حلاوت و شيريني ديدن اين كار براي مخاطب از بين نرود. به نظر در اين برهه از زمان اگر عكسهاي پشت صحنه به نمايش درميآمد تازگي كار از بين ميرفت. مطمئنا بعد از اتمام اين سريال پشت صحنههاي اين سريال همراه با شرح و تفسير از صدا و سيماي جمهوري اسلامي پخش خواهد شد و در آن زمان نيز نمايشگاهي از عكسهاي پشت صحنه اين سريال به نمايش خواهم گذاشت.
براي عكاسي از اين سريال دنبال نمونه خارجي هم بوديد؟ يعني اين كه به عنوان مثال عكسهاي پشت صحنه سريالهاي بزرگ تاريخي جهان را مدنظر قرار داديد؟
بله. براي عكاسي از اين سريال فصلي را به تحقيق درباره عكاسي سريالهاي تاريخي گذراندم. چندين كتاب در زمينه عكسهاي سريالهاي تاريخي را بررسي كردم تا ببينم كه كار براي سريالي اينچنين چگونه است. سريالهاي عظيم قواعد خاص خود را دارند. عكسهاي نمونههاي خارجي سريالهاي تاريخي به نوعي داستاني مصور است كه بيزبان داستان سريال را به زبان عكس روايت ميكند.
راستي قرار نيست عكسهاي اين سريال نيز در قالب كتابي چاپ شود.
تلاش ميكنيم پس از پايان سريال همزمان با چاپ كتاب فيلمنامه مختارنامه، كتاب عكسهاي اين سريال نيز به چاپ برسد.
خيليها كه بيشتر كه شما را ميشناسند ميدانند نام شما با عكاسي تئاتر بيشتر عجين شده است. وضعيت عكاسي تئاتر در ايران چگونه است.
پاكدل: آدمهاي اين سريال هر كدام در سريالي ديگر سرنوشتساز هستند، اما در اين كار همه در خدمت يك مفهوم بودند كه ميخواستند در كاري كه به نام ميرباقري است خود را نشان دهند
عكاسي تئاتر به نظرم يكي از مهجورترين زيرشاخههاي عكاسي در ايران است كه با آن كه در كشورمان رشد بسيار زيادي كرده است، اما كماكان مهجور مانده است. اين امر تا جايي است كه به اذعان يكي از اعضاي هيات مديره خانه تئاتر پيشرفتي كه عكاسي تئاتر ايران پس از انقلاب داشته هيچ زمان ديگري اين پيشرفت را نداشته است. بله درست است كه تكنولوژيها با مرور زمان پيشرفت كرده است، اما نبايد از رويكرد مثبتي كه هنرمندان عكاس به عكاسي از تئاتر داشتهاند، غافل شد. من چندي پيش در حال تدوين تاريخ مصور عكاسي تئاتر در ايران بودم. ما در ايران آثاري از عكاسي تئاتر متعلق به 120 سال پيش داريم كه تصاوير گروههاي تئاتر دورهگرد در اصفهان و تهران را شامل ميشود، اما وقتي به دهه 60 رسيديم متاسفانه با كمبود عكس مواجه شديم. اين امر وقتي به دهه 70 رسيد به يكباره چرخشي چندباره داشت تا رويكردي جديد از سوي هنرمندان به سوي اين شاخه عكاسي داشته باشيم.
مثلا براي يك نمايش به يكباره از 10 يا 15 عكاس مختلف عكسهايي وجود داشت كه هر يك از ديگري بهتر بود.ببينيد عكاسي تئاتر در دنيا شاخه خاصي دارد، اما به طور مطمئن ميتوان گفت كه اكنون اين شاخه از هنر در ايران نسبت به كشورهاي پيشرفته رشد بيشتري پيدا كرده است. من در كشورهاي مختلف جهان در اين زمينه كار كردهام. توجه به اين شاخه از هنر عكاسي به طور يقين در كشورهاي ديگر اين گونه كه در ايران وجود دارد، وجود ندارد. براي توضيح اين مطلب بگويم كه در ايران ما انجمني به نام عكاسان تئاتر داريم كه حداقل من در دنيا نميتوانم نمونهاش را بيابم.
به عنوان يك عكاس، تفاوت كار عكاس در مختارنامه با ديگر سريالهاي ديگر را در چه ديديد؟
طولاني بودن اين سريال و اين كه هر كسي نميتواند از پس سريالي به اين شكل بربيايد مهمترين وجه تمايز كار در مختارنامه بود. حضور 6 ساله بر سر يك پروژه ميتوان سخت باشد و فرسايشي، اما تيم سازندگان مختار به خوبي توانستند از پس اين كار بر بيايند.
برپايي اين نمايشگاه بازتابي هم در ميان اطرافيان شما داشت؟
بله. بازتاب نمايش اين عكسها در بين مردم زياد بود. پس از برپايي اين نمايشگاه كساني كه اصلا تصور نميكردم كه اهل رفتن به يك نمايشگاه هنري باشند به من رجوع ميكردند و از حسي كه بعد از ديدن اين عكسها گرفته بودند ميگفتند. يكي از حال و هواي خودش ميگفت و ديگري ميخواست بداند عكسهاي ديگر اين سريال عظيم تاريخي را كجا ميتوانند ببيند. تالار وحدت اصولا يك محيط نمايشگاهي نيست و بيشتر براي موسيقي و تئاتر تعبيه شده است، اما حتي اين امر نيز باعث نشد كه مردم براي تماشاي عكسهاي اين سريال به اين تالار نروند. جالب اينجا بود كه با يك جستجوي كوتاه درباره اين نمايشگاه در اينترنت نزديك به 5 هزار صفحه اينترنتي پيدا ميشود كه درباره اين نمايشگاه مطلب گذاشتهاند.
البته همان طور كه روزنامه جامجم نيز منتشر كرد اين نمايشگاه به يكي از پربينندهترين نمايشگاههاي عكاسي در سال تبديل شده است.
من براي اين سريال نزديك به 70 هزار فريم عكس گرفتم كه شايد بالاترين رقم عكس براي يك سريال تاريخي در دنيا به شمار رود. بخشي از اين عكسها البته براي حفظ راكورد گريم، دكور و لباس بازيگران بود و بخش ديگري از آن به صحنههاي مختلف اين سريال ميپرداخت كه براي تبليغات يا ... به كار رود.
شايد بسياري از مردم بخواهند بدانند كه اصولا عكاس يك سريال تاريخي چه وظايفي بر عهده دارد.
يك عكاس سريال در وهله اول بايد به تهيه عكسهايي براي گريم هنرمندان در تست گريم بپردازد. يعني آن كه از هنرمندان پس از تست گريم عكسهايي گرفته ميشود تا در زماني ديگر براي گريم براساس آن عكس، گريم شوند. اين عكسها در كارتابل آن شخصيت نگهداري ميشود تا گريمور در هر زماني تصميم به خلق چهره آن هنرمند براساس طراحي گريمش گرفت چيزي شبيه آن چهره اوليه خلق شود. مقاطع سني مختلف و زمانهاي مختلف همه و همه اين مهم را بيشتر جلوه ميدهد تا بازيگر تنها براساس عكس گرفته شده از او گريم شود. مثلا در سريال مختارنامه تمامي سكانسها پشت سر هم گرفته نميشود و مثلا عوامل مجبور ميشدند تصوير يك بازيگر را قبل از ورود به يك كاخ امسال بگيرند و تصوير او را به واسطه آماده نبودن دكور كاخ 4 سال بعد بگيرند، اما گريم آن بازيگر بايد در طول اين 4 سال ذرهاي تغيير نكند تا در ذهن بيننده كه اين تصوير را در چند لحظه ميبيند يكسان جلوه كند.
اين امر در مورد لباس هنرمندان نيز صدق ميكند، اما يك عكاس سريال با عكاسي از لباسها در زمانهاي مختلف اين مشكل را براي سازندگان برطرف ميكند. دكور نيز همين وضعيت را دارد. يكي از وظايف عكاس يك سريال عكاسي از دكور در زمانهاي مختلف است. در واقع عكاس بايد روند رشد ساخت و ساز يك دكور را در قالب يك گزارش تصويري تهيه كند تا با مستندسازي مراحل پيشرفت مثلا براي ارائه به مراجع درخواستكننده مهيا باشد. البته همان طور كه ميدانيد وظيفه ديگر يك عكاس سريال تهيه عكسهاي تبليغاتي و مطبوعاتي است تا روابط عمومي سريال بتواند آن را در اختيار رسانهها قرار دهد.
ميدانم كه عكاسها زياد خاطرهگوي خوبي نيستند، اما اگر خاطرهاي در طول 6 سال عكاسي از اين سريال داشتيد بگوييد.
روز پاياني فيلمبرداري اين سريال قرار بر اين بود تا تصاوير مرتبط با صحراي كربلا تصويربرداري شوند. در پايان من از تمامي عوامل درخواست كردم براي گرفتن عكس يادگاري جايي گردهم بيايند. صحنه غريبي شده بود. قرار بود تيمي كه نزديك به 6 سال با يكديگر نفس به نفس كار كرده بودند با هم خداحافظي كنند. آن عكس يادگاري گرفته شد، اما بعد از آن بود كه عكسهاي يادگاري گرفتن عوامل آغاز شد. شايد بيشترين عكسهاي يادگاري كه من در زندگيام گرفتم در آن روز خلاصه ميشد. شايد نزديك به 500 عكس يادگاري در چند ساعت گرفتم تا نشان به آن نشان شود كه تيم سازنده مختار در اين مدت چقدر به هم نزديك شده بود.