با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
كيومرث هاشمي نامي آشنا در ورزش ايران به حساب ميآيد. مديري با تجربه 25 ساله در ورزش كه در بخشهاي مختلف مديريتي انجام وظيفه كرده و با چم و خم كار بخوبي آشناست.
تغيير مديريت ورزش هرچند باعث جدايي هاشمي از سازمان ورزش شد، اما با انتخاب درست وزير آموزش و پرورش در گماردن اين مدير باتجربه بعنوان قائم مقام خويش در امور سلامت و تربيت بدني، چشماندازي خوب نه تنها پيش روي ورزش دانشآموزي كه كل ورزش ايران قرار گرفته است.
اين در شرايطي است كه عمري ورزشيها فرياد برآورده بودند كه آينده ورزش ايران از طريق سرمايهگذاري در ورزش دانشآموزي تضمين ميشود؛ جايي كه بهترين فرصت براي انجام كارهاي پايهاي در ورزش و شناسايي استعدادهاي بكر و نابي است كه ميتوانند با آموزشهاي تكميلي بعدي، زير چتر حمايتي ورزش قهرماني ايران قرار گرفته و سطح اين بخش از ورزش را ارتقا بخشند.
البته ناگفته پيداست كه سرمايهگذاري اصولي در ورزش دانشآموزي سلامت نسل آيندهساز كشور را تضمين ميكند و چهكار حساس و مهمتري از اينكه دانشآموزان به همراه تحصيل علم و دانش، با جسمي سالم و با نشاط، در خدمت اهداف توسعهاي كشور در بخشهاي مختلف قرار گيرند.
از اين حيث حضور كيومرث هاشمي در راس ورزش دانشآموزي را بايد فرصتي بزرگ براي ورزش كشور دانست. جدي گرفته شدن زنگ ورزش و استخدام 15 هزار معلم ورزش در سطح كشور، احداث مدارس ورزش در رشتههاي مختلف ، برگزاري المپيادهاي ورزش دانشآموزي و طرح اجباري شدن آموزش شنا و ژيمناستيك در مدارس ابتدايي و... همه و همه حاكي از باور و انديشهاي درست در زمينه رشد و شكوفايي ورزش در ايران دارد؛ كاري كه خشت اولش بايد در آموزش و پرورش كار گذاشته شود. در اين زمينه با كيومرث هاشمي به گفتوگو نشستهايم كه در پي ميآيد.
به نظر ميرسد كه با حضور شما، دغدغه اصلي بسياري از كارشناسان براي انجام كارهاي اساسي در ورزش دانشآموزي رفع شده باشد. آن هم در شرايطي كه طي اين سالها ورزش در اين بخش به نوعي به دست فراموشي سپرده شده بود.
به هر حال من هر جا كه بحث ورزش مطرح باشد، آماده خدمت كردن هستم و فكر ميكنم كه اكنون نيز فرصت خوبي برايم فراهم آمده است تا از 25 سال تجربه خود در ورزش به درستي در جهت احيا و شكوفايي ورزش دانشآموزي استفاده كنم. به واقع بايد از اين سابقه و پيشينه طوري استفاده كنم كه در پايان اين ماموريت روسفيد باشم، چرا كه اثرات اين كار كل ورزش ايران را به حركت و تكاپو در خواهد آورد. البته بيش از هر چيزي بايد به افكار بلند دولت و بويژه وزير آموزش و پرورش براي احياي ورزش دانشآموزي اشاره كرد كه با ترسيم ماموريتي بزرگ براي اينجانب و همكارانم، به جد برنامهها را زير نظر دارند تا به ياري خداوند، تحولي عظيم را در ورزش مدارس شاهد باشيم. براي ورود به اين بخش مطالعات لازم صورت گرفت و به دنبال آن جلسات مختلفي با كارشناسان و پيشكسوتان ورزش دانشآموزي در سطح كشور برگزار شد تا با اخذ نقطه نظرات مختلف در داخل به همراه مطالعه برروي ورزش دانشآموزي 30 كشور دنيا، جهت حركت خود را مشخص سازيم. مطالعات و بررسيهاي بعمل آمده منجر به يك سياستگذاري جامع در اين زمينه شد تا هر حركتي كه در ورزش دانشآموزي صورت ميگيرد، نفع و بهره آن در نهايت به ورزش كشور برسد. در اصل ادامه كار ما در ورزش دانشآموزي وصل ميشود به مسائل كلان ورزش كشور كه اميدوارم مسوولان ورزش در بخشهاي مختلف از جمله فدراسيون ها، از فرصت ايجاد شده كمال استفاده را به عمل آورند.
شما در شرايطي به باز تعريفي از جهت حركت ورزش دانشآموزي رسيدهايد كه سالهاست زنگ ورزش نيز هويت اصلي خود را از دست داده است ، آن هم در شرايطي كه بسياري از مدارس كشور از حداقل امكانات ورزشي هم بي بهره هستند.
يكي از وظايف اصلي و تعريف شده ما احيا كردن زنگ ورزش است، به صورتي كه ورزش به يك فرهنگ در بين دانشآموزان تبديل شده و نهادينه شود. اهميت موضوع نيز در اين است كه وقتي دانشآموزان در سنين پايين جذب ورزش ميشوند، ضمن آنكه با تصحيح فعاليتهاي حركتي و جسماني آنها سلامت و تندرستيشان تضمين خواهد شد و اين عامل مثبتي در ارتقاي تحصيليشان خواهد بود، شرايط و بستري نيز ايجاد خواهد شد تا استعدادهاي خوب شناسايي شده و پرورش يابند. اين استعدادها بعدها ميتوانند در كانون باشگاهها و فدراسيونها با پشت سر گذاشتن مدارج قهرماني، راهي تيمهاي ملي شوند.
براي ارتقاي فرهنگ ورزش در بين دانشآموزان نيز به اين نتيجه رسيديم كه مهمترين مقطع، ابتدايي است كه بايد سرمايهگذاريها در اين بخش خوب جهت داده شود تا پايهاي مناسب در اين زمينه شكل بگيرد. يعني اگر بتوانيم فرهنگ ورزش را در دوره 5 ساله ابتدايي نهادينه كنيم خيلي از مشكلات ما حل خواهد شد. در اين مسير بحث توسعه امكانات نرم افزاري و سخت افزاري مورد توجه قرار گرفت. در بعد نرم افزاري بزرگترين چالش ما طي 100 سال گذشته كمبود نيروي انساني متخصص يا همان معلم ورزش بوده است كه به نوعي باعث تعطيلي زنگ ورزش شده بود. وزير آموزش و پرورش در اولين نشست همانديشي خود با اصحاب رسانه ها، اعلام كرد كه 20 هزار معلم متخصص ورزش استخدام خواهند شد. اين كار خيلي زود عملياتي شد تا در فاز اجرايي آن با برگزاري آزمون سراسري، در اول مهر 89، 15 هزار معلم تحصيلكرده ورزش جذب مدارس ابتدايي در سراسر كشور شوند. اين كار اتفاق بزرگ و مباركي براي ورزش دانشآموزي است كه در هيچ دورهاي سابقه نداشته است، آن هم در مقطع ابتدايي كه ورزش عملا تعطيل بوده است. معلمان استخدام شده نيز به هيچوجه حق انتقال به مقطع راهنمايي و دبيرستان را ندارند تا به اين طريق يكي از دغدغههاي اصليمان به لحاظ كمي رفع شود.
اما بحث مهمتر فضا و امكانات ورزش دانشآموزي است كه اگر نباشد، به نوعي دست همين معلمان ورزش را نيز ميبندد.
قبول دارم و ما هم در تلاشيم شرايطي را به لحاظ تامين منابع سخت افزاري فراهم كنيم كه فضاي كار لازم، در اختيار معلمان ورزش باشد. امسال و براي اولين بار مجلس شوراي اسلامي در رديف بودجهاي كمك خوبي كرد تا 40 ميليارد تومان اعتبار براي ساخت و ساز فضاهاي ورزشي در اختيار آموزش و پرورش قرار گيرد.علاوه بر آن در دور سوم سفرهاي استاني هيات دولت كليه پروژههاي ورزشي به آموزش و پرورش جهت ساخت استخرها، سالنها و زمينهاي چمن اختصاص يافته است، ضمن آن در مراكز استانها، يك استخر شنا و سالنهاي مورد نياز احداث ميشود. در 6 ماه گذشته ساخت 570 سالن ورزشي از محل منابع ملي و استاني به تصويب هيات دولت رسيده و مبنا بر اين است كه سالانه با ساخت 1000 سالن، طي 4 سال 4000 سالن ورزشي به اماكن ورزشي آموزش و پرورش اضافه شود. در حال حاضر نيز براي طرح اجباري شدن آموزش شنا در مقطع سوم ابتدايي، كار احداث 31 استخر به همراه ساير اماكن روباز مورد نياز، شروع شده است. علاوه بر همه اينها در راستاي طرح درس واحد و يكسان تربيت بدني و جلوگيري از بحث سليقهگرايي در ورزش دانشآموزي و زنگ ورزش، كتاب راهنماي معلمان تربيت بدني در دوره ابتدايي به چاپ رسيد و در اختيار معلمان قرار گرفت. در اين كتاب ضمن توجه ويژه به مهارتهاي بنيادين مثل ايستادن و راه رفتن صحيح و دويدن، بهداشت ورزش و آشنايي با رشتههاي ورزشي مورد توجه قرار گرفته است تا معلمان ورزش آنها را به صورت تئوري و عملي در زنگ ورزش آموزش دهند.
شايد بهتر اين باشد كه سالنهايي به صورت منطقهاي به اين مهم اختصاص يابد.
به هر حال اگر سالن موجود باشد كه عالي است، اما تا رسيدن به شرايط مطلوب فعلا از حياط مدارس استفاده خواهد شد. اصل كار در دوره ابتدايي است كه اگر حركات اصلاح شده و دانشآموزان به صورت صحيح جذب ورزش شوند، ادامه كار ما وصل خواهد شد به ورزش كشور تا از دل اين همه سرمايه و استعداد، ورزش ايران حسابي منتفع شود.
هاشمي: اگر ميخواهيم توسعه پايداري در ورزش داشته باشيم بايد پايه را آموزش و پرورش قرار دهيم و سازمان تربيت بدني از اين فرصت خوبي كه آموزش و پرورش برايش در ورزش ايجاد كرده است بهترين استفاده را بعمل آورد
در همين راستا بحث اجباري شدن آموزش شنا در مقطع سوم ابتدايي را مورد توجه قرار دادهايم كه طرحي پيشرفته در تمام كشورهاي مطرح در ورزش به حساب ميآيد. بر اساس اين طرح كه با برنامه و اعتبار مشخص يك ميليون دانشآموز را تحت پوشش ميدهد، دانشآموزان طي 12 جلسه آموزش شناي كرال سينه را خواهند آموخت تا طي آن استعدادهاي شنا مورد شناسايي قرار گرفته و در آينده به قهرماناني خوب در اين رشته پر مدال تبديل شوند. ورزش ما تاكنون سهميهاي در رشتههاي پايه و پر مدال در عرصه بازيهاي المپيك نداشته است و اطمينان دارم كه اين طرح، چشمانداز روشني را پيش روي شناي ايران قرار خواهد داد. اصولا فرق ما با كشورهاي پيشرفته در ورزش بويژه در عرصه بازيهاي آسيايي و المپيك اين است كه آنها برخلاف ما سرمايهگذاري ويژهاي روي سه رشته پايه و مدالآور شنا، دووميداني و ژيمناستيك داشتهاند و براي همين نيز شاهديم كه در جدول مدالي بازيها موقعيت خوبي را به خود اختصاص ميدهند. در همين بازيهاي المپيك نوجوانان در سنگاپور كه من سرپرست كاروان ايران بودم 35 درصد مدالهاي چين در اين بازيها از رشته شنا به دست آمد. ساير كشورها هم به همين شكل، اين در حالي بود كه ما اصلا در شنا صاحب مدالي نشديم. همين مايكل فلپس آمريكايي و دارنده 8 مدال طلا در بازيهاي المپيك 2008 پكن كه 35 طلاي جهاني و المپيك را تا اينجا در كارنامه خود دارد، بارها اعلام كرده كه اگر در شنا به چنين مرتبه عاليهاي رسيده، آن را مرهون آموزش صحيح اين رشته در مدرسه ميداند كه بواسطه اجباري بودن آموزش شنا، استعدادش كشف شده و به شكوفايي رسيده است.خب وقتي اين مساله در وزارت آموزش و پرورش ايران نيز مورد توجه قرار گرفته، علاوه بر آنكه ما ميتوانيم به هدف اوليه خود در جهت سلامت دانشآموزان برسيم، از دل اين طرح نيز استعدادها شناسايي شده و ميتوانند به قهرمانان خوبي تبديل شوند.
دليل خاصي داشته است كه مقطع سوم ابتدايي را براي آموزش اجباري شنا قرار دادهايد؟
علت اين است كه در كلاسهاي اول و دوم فرآيند جذب دانشآموز به درس و مدرسه و آشنايي با فعاليتهاي اجتماعي مورد توجه قرار دارد و مقطع سوم شروع خوبي در اين ارتباط است. البته ما ميتوانيم در مقاطع چهارم و پنجم نيز اين طرح را ادامه دهيم، اما با توجه به اعتباراتمان فعلا انجام آن برايمان مقدور نيست.
اما بحث در اختيار داشتن استخر و نزديكي آن به مدارس موضوع مهمي به حساب ميآيد.
زماني كه طرح اجباري شدن شنا مطرح شد، ابعاد اين مساله بطور دقيق مورد توجه قرار گرفت. در حال حاضر 1055 استخر سرپوشيده كه استاندارد هستند براي اين طرح شناسايي شدهاند. جدا از آنكه آموزش و پرورش در اين زمينه با استخرهاي خصوصي و دولتي قرارداد ميبندد، بيش از 80 درصد دانشآموزان ابتدايي در مناطقي واقع شدهاند كه استخر دارند. براي 20 درصد باقيمانده دانشآموزان نيز كه حدود 200 هزار نفر ميشوند در ايام تابستان با برگزاري اردوهاي 20 روزه فرهنگي و آموزشي برنامه داريم كه در آنجا شنا را آموزش ببينند. ما به دنبال اين هستيم كه بعد از شناسايي نقاط ضعف اين طرح و رفع آنها، در شوراي عالي ورزش به رياست رئيسجمهور، مصوب نماييم كه دانشآموزي از مقطع پنجم ابتدايي به مراحل بالاتر برود كه رشته شنا را كامل ياد گرفته باشد. آن وقت ميتوانيم ادعا كنيم كه ورزش به معناي واقعي كلمه در آموزش و پرورش نهادينه شده است. در سال 90 نيز دومين رشتهاي كه به صورت اجباري آموزش آن در مدارس ابتدايي مورد توجه قرار خواهد گرفت، ژيمناستيك است. البته تنها در حركات زميني كه امكان پرداختن دانشآموزان به آن وجود داشته باشد. بنا داريم با پهن كردن دو، سه تشك ژيمناستيك در هر مدرسه استارت كار را بزنيم. همين كه هر دانشآموز بالانس بزند و روي دستهاي خود بايستد براي ما كافي است و يادگيري همين دو حركت نيز به توسعه رشتههاي ديگر كمك خواهد كرد. به هر صورت اينها مسائل علمي ورزش است و كشورهاي توسعه يافته ورزش، همين طرحها را در مدارس خود مورد توجه قرار دادهاند.
مسائلي را مطرح ميكنيد كه شايد از سوي عدهاي طرحهاي بزرگي جلوه كند كه بعدها ضمانت اجرايي پيدا نكند. چون آنچه تاكنون از ورزش دانشآموزي در ذهنها نشسته اين است كه بعضا مدارس از داشتن يك حلقه سالم بسكتبال و تور واليبال هم محروم هستند و زنگ ورزش بعنوان زنگ مردهاي مورد توجه قرار گرفته است.
اين درست، اما مواردي را مطرح كردهايم كه قابل اجرا باشند. در حقيقت ما در آموزش و پرورش در راستاي منويات رهبر معظم انقلاب در جهت تحصيل، تهذيب و ورزش قدم برميداريم. ورزش به عنوان يك اصل مهم امروز در كانون توجه ويژه دولت قرار دارد، بويژه ورزش دانشآموزي كه آقاي حاجي بابايي در راس هرم آموزش و پرورش توجه ويژهاي به آن دارد و تاكنون نيز با قدرت پشت توسعه و شكوفايي آن در مدارس ايستاده است. جذب 15 هزار معلم ورزش و طرح اجباري شدن آموزش شنا از جمله اين اهداف هستند. در حال حاضر 176 هزار نفر در بخش اول طرح مشغول آموزش شنا هستند و يك سال زمان داريم تا اين تعداد را به يك ميليون نفر برسانيم. كليه موارد طرح آموزش شنا تامين اعتبار شده و به استانها ابلاغ شده است.
در كنار همه اينها دولت هم اقدامات خوب و تاثيرگذاري را براي شكوفايي ورزش مدارس انجام داده است كه از جمله آنها بايد به احداث 1000 سالن ورزشي در كنار مدارس اشاره كنم، به تعبير وزير آموزش و پرورش يك درب سالنهاي جديد بايد به مدرسه باز شود و درب ديگرش به محله تا در زمان تعطيلي مدرسه، اهالي محل از آن استفاده كنند. در كنار اينها ما انجمنهاي ورزشي مدارس را فعال كردهايم. مدير مدرسه رئيس و معلم ورزش دبير اين انجمنها هستند و نمايندگان انجمن اوليا و مربيان نيز در اين انجمنها حضور دارند تا به نوعي همه درگير ورزش دانشآموزي شوند. قوتقلبمان نيز در همه موارد حمايتهاي مادي و معنوي آقاي حاجي بابايي است كه اگر حرف و دستوري ميدهد لازمالاجراست. البته تمام بدنه آموزش و پرورش توسعه ورزش دانشآموزي را قبول دارد و جملگي نيز با برنامههاي ما يار و همراه شدهاند.
البته مشكل هم داريم، اما معتقدم با حركت جديد صورت گرفته و تداوم حمايتها از اين طرح، مشكلات ورزش حل خواهد شد. براي نتيجه گرفتن لازم از اين طرح، بايد تمامي بخشها اعم از هياتهاي ورزشي و فدراسيونها با آموزش و پرورش يار و همراه شده و از فرصتها استفاده كنند.
براي مثال بايد عرض كنم كه در حال حاضر استفاده خوبي از اماكن ورزشي موجود در سطح كشور در بخشهاي مختلف نميشود و اگر همه دستگاهها با هم همكاري كرده و اماكن ورزشي موجود را در اختيار يكديگر قرار دهند، خيلي از مشكلات سرانه ورزشي ما حل خواهد شد.بعد از انقلاب اسلامي فضاهاي ورزشي خوبي ايجاد شده، اما بخاطر بخشي نگري، فرصت اين كار فراهم نشده است. البته به دنبال اين هستيم كه اين مشكل را نيز با همراهي سازمان تربيت بدني و استفاده از سالنهاي ورزشي آنان در زمان بيكاري حل كنيم.
شما درعين حال اعلام كردهايد كه مدارس ويژه ورزش را راهاندازي خواهيد كرد، شرايط راهاندازي مدارس ورزش چيست؟
يكي از موضوعات مهم كه هميشه انتظار آن از آموزش و پرورش رفته است، موضوع استعداديابي است؛ بحثي مهم كه در طرح جامع ورزش پيشبيني نظام ملي استعداديابي شده بود. علاوه بر تمام كارهايي كه مورد اشاره قرار گرفت و وصل ميشود به موضوع استعداديابي، زماني ما ميتوانيم استعداديابي واقعي داشته باشيم كه عملياتي كار كنيم تا خروجي كار مشخص باشد. جدا از طرح آموزش شنا در مدارس، يكي از راههاي اساسي ديگر ايجاد مدارس تخصصي ورزش در بدنه آموزش و پرورش است.مدارس ايجاد شده مثل اين مدارسي نيست كه طي چند سال گذشته تحت عنوان مدارس فوتبال فعاليت كردهاند، بدون كمترين خروجي و دستاوردي. لذا طبق مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش بخش خصوصي ميتواند در هر رشتهاي كه علاقه دارد، دست به سرمايهگذاري زده و بعنوان مدارس غيردولتي فعاليت كند. پيشكسوتان ورزش، معلمان و اشخاص حقيقي ميتوانند در اين زمينه درخواست مجوز كنند و با توجه به استانداردهاي مد نظر، اقدام به تاسيس مدارس ورزش كنند.
در گام نخست اين طرح از اول مهر امسال 40 مدرسه فوتبال در مراكز استانها راهاندازي شده است و طي صحبتي كه با روساي فدراسيونها داشتهايم آنان ميتوانند در رشتههاي تخصصي خود به راهاندازي مدارس اقدام كنند. تاكنون مدرسه تير و كمان و تيراندازي با همكاري فدراسيونها راهاندازي شده و شرايط به گونهاي است كه دانشآموزان در مدارس ورزش علاوه بر دروس تحصيلي، در طول روز نيز در تايمهاي يكي دو ساعته، دروس تخصصي آن رشته را نيز به شكل كلاسيك و آكادميك آموزش ميبينند. با انجام اين كار ديگر اين نگراني را نخواهيم داشت كه ورزش ما پشتوانه ندارد، مدارس ورزش كار كلاسيكي است. در اين زمينه بايد پرسيد چرا فوتبال ما نميتواند در ردههاي پايه نتايج لازم را بگيرد؟! آيا جز اين است كه كار پايهاي نكردهايم. خب درنظر بگيريد اگرمدارس فوتبال در سطح كشور به 1000 مدرسه افزايش يابند، چه تحول بزرگي در فوتبال ما ايجاد خواهد شد، آن هم با توجه به اينكه با استعداديابي لازم، دانشآموزان در اين مدارس پذيرفته خواهند شد. شروع اين مدارس نيز از مقطع راهنمايي است و آموزش و پرورش اين آمادگي را دارد كه مجوز مدارس كليه رشتهها را صادر كند و اگر اين طرح گسترش يابد مشكل استعداديابي در ورزش ايران حل خواهد شد.
چه ضمانتي وجود دارد كه مدارس ورزش از هدف خويش دور نشوند؟
دقيقا بر كار مدارس ورزش نيز مثل غير انتفاعيها نظارت خواهد شد و اينطور نخواهد بود كه آنان به حال خود رها شوند. به هر حال يا نبايد كاري را در زمينه پايه انجام داد يا بايد آن را قوي و حسابشده دنبال كرد.
موضوع مهم ديگري كه وجود دارد، ميزان همراهي سازمان تربيت بدني با برنامههاي آموزش و پرورش در زمينه ورزش است. اگر اين همراهي و همياري شكل نگيرد، شايد نتوان به صورت بهينه از آثار طرحهاي توسعهاي ورزش در مدارس بهرهمند شد.
قبول دارم، به همين خاطر جلساتي را با آقاي سعيدلو رئيس سازمان داشتهايم و او قول هرگونه همكاري را داده است، اما اين ديگر وظيفه فدراسيونهاست كه براي راهاندازي مدارس ورزش، بودجه لازم را از سازمان تربيت بدني بگيرند. موضوعي كه البته نبايد به آن به چشم يك كار هزينهاي نگريست، بلكه يك سرمايهگذاري اساسي در ورزش است. سازمان ورزش بايد بخشي از بودجه خود را براي تقويت مدارس ورزش در سطح كشور اختصاص دهد.
بهطور طبيعي درمدارس ورزش بايد فضاها و امكانات ورزشي تعريف شدهاي وجود داشته باشد، اين مشكل را ميخواهيد چگونه حل كنيد؟
به هر حال يكي از شروط اساسي تاسيس مدارس ورزش اين است كه اگر خود مدرسه داراي امكانات نباشد، الزاما در جنب آن فضاي ورزشي وجود داشته باشد.حتي به مدارس غيرانتفاعي نيز زماني مجوز داده ميشود كه فضاي ورزشي لازم را دارا باشد.
چه زماني را پيشبيني كردهايد كه از خروجي مدارس ورزش، كل ورزش ايران بهرهمند شود؟
بايد تاكيد كنم كه رمز موفقيت اين برنامهها در استمرار آن است كه طي يك پروسه 5 ساله ضمن استمرار، گسترش يافته و نظارت كافي نيز بر آن اعمال شود. من اين طرح را يك فرصت ارزشمند براي مجموعه ورزش كشور اعم از فدراسيونها و باشگاهها ميدانم كه بايد از آن بهترين استفاده را به عمل آورند. هميشه نگاه ما اين بوده كه در ورزش با يك كار يك ساله نتيجه بگيريم، در حالي كه چنين سياستي در ورزش دنيا مورد توجه نيست. چين اگر قهرمان المپيك ميشود و كلي مدال درو ميكند، يكشبه كه به چنين موفقيت بزرگي نرسيده است. بي شك پشت اين قضيه يك كار هدفمند و با برنامه قرار دارد. براي مثال بايد عرض كنم كه در 8 دوره نخست بازيهاي آسيايي، ژاپن قدرت بلامنازع بود، اما چين در يك پروسه بلند مدت، مدارس تخصصي ورزش را ايجاد كرد تا امروز يكهتاز ورزش آسيا و جهان باشد. بنابراين بايد به عامل زمان توجه داشته باشيم.
اين سوال مطرح است كه با توجه به تغييرات مديريتي در سطح كشور، چقدر ميتوان به استمرار برنامههاي آغاز شده در ورزش مدارس اطمينان داشت؟
هاشمي: بر كار مدارس ورزش نيز مثل غير انتفاعيها نظارت خواهد شد و اينطور نخواهد بود كه آنان به حال خود رها شوند. به هر حال يا نبايد كاري را در زمينه پايه انجام داد يا بايد آن را قوي و حساب شده دنبال كرد
كارهاي مورد توجه قرار گرفته مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش است كه امضاي رئيسجمهور را خود دارد و سليقهاي نيست. ما در سطح كشور 13 ميليون دانشآموز داريم و بطور طبيعي كار سختي را در پيش داريم، اما به جد دنبال احياي زنگ ورزش هستيم و در كنار 4، 5 طرح و برنامه اساسي مورد اشاره ميخواهيم به اهداف كلان خود چه در بخش سلامت و چه در بخش قهرماني دست يابيم.
به هر حال شما در مقام كسي از اين برنامه صحبت ميكنيد كه تجربه 25 ساله كار در كليه بخشهاي ورزش را دارد و به نوعي بر كليه مسائل و مشكلات ورزش اشراف داريد. فكر ميكنيد كه چه كار بايد كرد تا در كلان ورزش ايران نيز به ثبات برسيم و از سياست هميشگي آزمايش و خطا در ورزش دور شويم؟
واقعيت اين است كه دوران آزمايش و خطا در ورزش ايران به سر آمده است و نبايد منابع كشور را با تصميمهاي اشتباه به هدر داد. امروز وقت آن است كه با تصميمات درست، آنچه را كه نفع ورزش در آن است انجام داد؛ ورزشي كه البته داراي ابعاد اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و حتي سياسي است و بيتوجهي به آثار و تبعات آن، ضررهاي جبرانناپذيري را براي كشور خواهد داشت. امروز در ورزش دنيا تصميمات مقطعي اصلا مورد توجه نيست و شايد فرق كشورهاي توسعه يافته در ورزش و كشورهاي ديگر در همين رويكرد با برنامه و سازمان يافتهتر به مقوله ورزش باشد، چه در بخش ورزش همگاني و چه بخش قهرماني و حرفهاي و حتي پرورشي. ما اگر ميخواهيم توسعه پايداري در ورزش داشته باشيم بايد پايه و اساس را آموزش و پرورش قرار دهيم و سازمان تربيت بدني بايد از اين فرصت خوبي كه آموزش و پرورش برايش در ورزش ايجاد كرده است بهترين استفاده را بعمل آورد. به سخني ميتوان گفت كه 13 ميليون استعداد امروز در اختيار ورزش ايران قرار دارند و اين فرصتي است گرانبها كه اميدوارم مسوولان از آن بهترين استفاده و بهرهمندي را داشته باشند.
اما يكي از آسيبهاي هميشگي ورزش ايران بخشينگري بوده است و به ندرت شاهد اين بودهايم كه بخشهاي مختلف ورزش يكديگر را همپوشاني كنند. يعني ورزش دانشجويي راه خود را رفته، ورزش كارگري به راهي ديگر، ورزش نيروهاي مسلح هم همينطور و... در حالي كه ورزش ايران اگر ميخواهد توسعهاي متوازن داشته باشد بايد آهنگي موزون را بنوازد.
قبول دارم و براي همين معتقدم فدراسيونها بايد در درون خود بخشينگري را كنار بگذارند و صرف نگاهشان متوجه تنها قهرماني نباشد. فدراسيونها بايد كار برنامهاي را مورد توجه قرار داده و با سياستگذاري لازم، افقهاي دور دست را مورد توجه قرار دهند. براستي چه اشكالي خواهد داشت كه مسوولان انجمنهاي مختلف ورزش دانشآموزي بعنوان نايب رئيس دانشآموزي فدراسيونها ايفاي نقش كنند. در نظر بگيريد كه اگر اين اتفاق بيفتد و فرض مثال روساي انجمنهاي ورزش دانشآموزي جايگاهي در هيات رئيسه فدراسيونها داشته باشند، آنها نيز در سياستگذاريها دخيل شده و ميتوانند در يك كار برنامهاي و كلان، استعدادهاي ورزش دانشآموزي را در يك كار سازماني به بدنه ورزش تزريق كنند. بيشك دوره كار گلخانهاي در ورزش تمام شده است و اين نوع هدفگذاريها نميتواند ورزش ما را به سر منزل مقصود برساند. بطور طبيعي وقتي امكانات و استعداد هست، بايد زيربنايي كار كرد و از كار گلخانهاي در ورزش پرهيز نمود.
شما در شرايطي از برنامهريزي كلان در ورزش صحبت به ميان ميآوريد كه بين مسوولان ارشد ورزش هنوز يك مشي و سياست واحدي وجود ندارد و روساي سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك با نظرگاههاي مختلف خود، به نوعي در رويارويي آشكار و نهان تلاش كردهاند نقش يكديگر را خنثي كنند. اين درست كه ورزش ايران از اين اختلاف نظرها و كشاكشها در بازيهاي آسيايي گوانگجو لطمه نخورد تا با دو پله صعود نسبت به دوحه 2006، به مقام چهارم اين بازيها برسد، اما به هر حال و با توجه به استعدادهاي بالاي جامعه ورزش ايران، بايد براي موفقيتهاي بزرگ، از اين مشكلات در ورزش عبور كرد. نظر شما چيست؟
اختلاف در ورزش ايران كم و زياد وجود داشته است و مربوط به زمان حال هم نيست. يعني در يك دورهاي اختلافات به اوج خود رسيده كه به قيمت كنار رفتن يك مسوول منجر شده و در يك دوره نيز خفيف و كم اثر بوده و طرفين سياست همكاري و مدارا را در پيش گرفتهاند. در زمانهايي نيز كه اين اختلاف نظرها بالا گرفته، ذهنيت رئيس سازمان به اين سمت پيش رفته كه مديريت همزمان سازمان و كميته ملي المپيك را به دست گيرد.
معتقدم بايد در شرح وظايف سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك اصلاحاتي بوجود آيد. اساسنامه فعلي كميته المپيك مربوط به 15 سال قبل است و در شرح وظايف تداخل كار و موازيكاريهايي هست كه بايد با بازنگري در اساسنامه اين دو نهاد، از آنها جلوگيري كرد.
خيلي از اين مشكلاتي كه شما امروز در ورزش ميبينيد ناشي از همين تداخل وظايف است و ضرورت دارد كه با شفافسازي در موضوعات و كار كارشناسي، يك بار براي هميشه به زمينههاي اختلافبرانگيز پايان داد. در دنياي ورزش بازيهايي كه به صورت مجتمع برگزار ميشود مثل بازيهاي آسيايي و المپيك، متولي كميته ملي المپيك است، اما آيا در اين شرايط سازمان تربيت بدني نبايد كاري انجام دهد؟ بيشك پاسخ منفي است و سازمان بايد ضمن حمايت مالي از برنامهها، نظارتهاي خويش را نيز صورت دهد. ضمن آنكه رابط اصلي و حائل مسائل اجرايي سازمان و كميته المپيك نيز فدراسيونها هستند كه هر چقدر ميزان اين تفاهم و همكاري بيشتر باشد، موفقيتها نيز بيشتر خواهد بود. لذا اعتقاد دارم اين اصلاحات بايد انجام شود. حتي معتقدم اساسنامه فدراسيونها هم بايد مورد بازنگري قرار گيرد تا با وضعيتي مواجه نباشيم كه اگر كارواني رفت و موفق نشد توپ ناكامي آن به زمين سازمان بيفتد و بر عكس آن نيز به زمين كميته. همه بايد به عنوان پيكري واحد و با سياستگذاري واحد براي دستيابي به افقهاي روشنتر در ورزش بكوشند.
و جالب اينكه ورزش فارغ از اين اختلافهاي مديريتي، در گوانگجو نتيجه خوب و قابل قبولي گرفت.
به هر حال بدنه ورزش و فدراسيونها نشان دادهاند كه اگر امكانات و شرايط برايشان فراهم باشند، كار خود را بخوبي انجام خواهند داد و خوشحالم از اينكه جامعه ورزش از اين آزمون با سربلندي خارج شد.
با توجه به تاكيد رئيسجمهور در مراسم تقدير از مدالآوران ورزش در بازيهاي آسيايي گوانگجو، فكر ميكنيد بتوان به مقام دوم بازيهاي آسيايي براساس خواست رئيسجمهور رسيد؟
به هر صورت در ورزش هميشه بايد نگاه به جلو داشت و به داشتههاي امروز خود قانع نشد. فكر ميكنم با توجه به استعدادهاي جوان كشور و سرمايهگذاري اصولي صورت گرفته در ورزش دانشآموزي، با يك كار منظم و پيوسته 4 ساله ميتوان در دور بعدي بازيهاي آسيايي نتايج بهتري را به دست آورد. فراموش نكنيم كه امروز ورزش بانوان ايران با موفقيتهاي بدست آمده در گوانگجو به نوعي تولدي دوباره يافته است تا با توجه به تاكيد رئيسجمهور، امكانات و فرصتهاي بهتري در اختيار بانوان ورزشكار ايران قرار گيرد. به هر حال با كار و تلاش ميتوان به فتح قلهها نائل شد و جوانان ايران به دفعات نشان دادهاند كه داراي استعدادهاي منحصربهفردي هستند كه ميتوانند در سايه راهبردي ويژه، آنها را به فعليت رسانده موفقيتهاي بزرگي را به ورزش ايران ارزاني دارند.