با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
آثار بيتا وكيلي، 17 دي روي ديوار گالري ماه مهر رفته است. اين هنرمند همچون گذشته در اين نمايشگاه آثار تجريدي خود را به نمايش گذاشته ولي اينبار با استفاده از حيات آلي و بهرهگيري از كلاژهاي برگ، گلبرگ و خزه به غناي آثار خود پرداخته است.
تم اصلي آثار وكيلي نگاه به طبيعت است و ارتباط بين مسائل طبيعي و اتفاقات زندگي را به تصوير كشيده، وي از طبيعت به عنوان بهانهاي براي بيان حالات دروني خود استفاده كرده است. او متولد سال 1353 و داراي مدرك كارشناسي ارشد نقاشي از دانشگاه هنر است. او در كارنامه هنري خود برپايي چندين نمايشگاه گروهي در ايران و ديگر كشورها ازجمله امارات متحده عربي، فرانسه، كانادا، ارمنستان و چين را داراست. آثار او تا دهم بهمن در اين نگارخانه برپاست.
آثار شما طبيعت را به تصوير ميكشد؛ طبيعتي كه به نوعي به انتزاع رفته، چگونه از طبيعت براي ارائه آثارتان بهره ميگيريد؟
سالهاست روي سوژه طبيعت كار ميكنم. طبيعت هميشه منشأ اصلي كارهايم بوده و تمركزم روي اتفاقاتي است كه در فضاهاي طبيعي رخ ميدهد. حالتهايي كه در درياها و كهكشانها صورت ميگيرد الهامبخش كارهايم بودند. من سعي كردم بازتابهاي حسي وقايع طبيعي را با حالتهاي دروني خودم تلفيق كنم و روي بومم به تصوير در آورم. هر اتفاقي كه در طبيعت رخ ميدهد به نوعي در درون انسان مشابهش ديده ميشود، ولي هر هنرمندي بهانه تصويري براي بيان درونيات خود ميخواهد و من بيشتر در طبيعت مشابه حالاتم را يافتم. با گذشت زمان كمي از طبيعت فاصله گرفتم و گاهي فيگورهايي كه هم فيگور هستند و هم نيستند به صورت محوي به آثارم راه پيدا كردند. در نمايشگاه قبليام براي نخستينبار بود كه از فيگورها استفاده كردم ولي آنها در اين مجموعه نمايانتر شدهاند. اكنون به مرحلهاي ميان مرز شكلدار بودن و نبودن كارها رسيدم، البته خيلي تاكيدي هم روي بودن فيگورها نداشتم و تاثير چيزهاي مختلفي كه در سالهاي اخير ديدم روي بومم هويدا شده است. هنرمند بايد با اثرش صادق باشد و بوم بازتاب تجربيات دروني من است.
استفاده از فيگور نوعي نوآوري در آثار شما محسوب ميشود. به زباني ميتوانيم بگوييم اين فيگورها به دليل موج فزاينده نقاشي فيگوراتيو در نقاشي معاصر ايران، وارد آثارتان شدهاند؟
نميتوانم به طور قطع بگويم پيش رفتن به سمت نقاشي فيگوراتيو در دنيا و در ايران روي آثار من تاثير نداشته مطمئنا به طور ناخودآگاه تاثير خود را گذاشته است، ولي تصميم نگرفتهام به دليل مد روز بودن آثار فيگوراتيو، نمودي از فيگورها را در آثارم نشان دهم و با قصد قبلي و به عمد اين فيگورها را وارد كارهايم نكردهام. اگر ميخواستم از اين روش استفاده كنم ميتوانستم بسيار بيشتر فيگورها را نمايان سازم و آثارم شكلدارتر بشوند. فيگورها از گذشته هم در آثار من حضور داشتند ولي محوتر بودند الان واضحتر و عيانتر از گذشته آنها را ميبينيم و اين تنها به دليل تغييرات دروني خودم است ولي غير از فيگورها كيفيت رنگها، جرم، حجم و تنوع آنها نيز تغيير كرده است. رنگينتر شدن تابلوها در آثار جديدم كاملا ملموس هستند كه مسلما اين ديگر مد روز نيست و اين خصوصيات در آثارم با من تغيير ميكنند.
شما در اين مجموعه از كلاژهاي برگ، گلبرگ، خزه و از المانهاي طبيعي استفاده كرديد. آيا بوم نقاشي و رنگ براي بيان درونيات و دغدغههاي شما كافي نبود؟
كلاژها از سايز كوچك شروع شد. هر چقدر تجربياتم در زندگي بيشتر شد احتياج به مواد و فضاي جديد را در كارهايم احساس كردم شايد يك نوع جستجو بود دنبال هر چيزي ميگشتم تا درونيات خودم را هر چه بيشتر تصوير كنم. با گذر زمان سايز كارهايم بزرگتر شدند چون انرژي نهفته در من ديگر در سايز كوچك نميگنجيد. پس از سايز، نوبت تغيير در رنگها بود. رفتهرفته جرم و حجم رنگها بيشتر شدند و سپس كلاژها به آثارم راه يافتند. در اين زمان نياز داشتم كه علاوه بر جنبه بصري كلاژها به مفهوم كار هم توجه شود. در كارهاي جديدم فيگورهاي زن و نماهايي از جنين قرار دارند كه پديده زايش را تداعي ميكنند درست مشابه همان اتفاقي كه در طبيعت ميافتد، دنبال شيءهايي ميگشتم كه بتوانم ظاهر اثر را با مفهوم آن هماهنگ كنم. به برگ، گلبرگ و خزه رسيدم كه به نوعي منشأ زايش در طبيعت هستند. از آنها در كارهايم استفاده كردم زيرا كه هم بازتاب بصري جالبي داشت و هم به مفهوم و مضمون اثر كمك ميكرد و سعي كردم در جاهايي كه تولد زندگي را نشان ميدهد و اشكال جنيني نهفته هستند از كلاژها استفاده كنم.
آيا نگران بازتاب تلفيق خزه و گلبرگ به عنوان اشياي جاندار روي بوم بي جان نبوديد؟
معمولا در نقاشي نگراني پس از اتمام كار پديد ميآيد قبل از آن خيلي نگراني وجود ندارد. كنشي است كه در كار بايد صورت بگيرد. انرژي و عشق نهفته كه بايد منتقل شود و اين اتفاق تنها روي بوم صورت ميگيرد. پس از اتمام كار ميشود اثراتش را ملاحظه نمود ولي من اعتقاد دارم يك تكنيك و روند جديد كاري را در آثار هنرمند در يك مجموعه ميتوان سنجيد و در عين حال نياز به گذر زمان دارد تا ببينيم قضاوتها چگونه بوده است. خود من هم بايد با اين دوره فاصله بگيرم تا ببينم چهاتفاقي رخ داده است. من كاملا صادقانه با اثرم برخورد ميكنم و ورود كلاژ به كارهايم روندي بود كه بايد صورت ميپذيرفت. اگر اين كار را نميكردم ممكن بود نگران شوم چون شبيه خودم نبودم و حسم را تمام و كمال منتقل نكردم. گاهي در ابتداي ماجرا، تلفيق كلاژها جواب نميداد ولي چون تجربه اولم بود بايد تمرين ميكردم تا كار خوب از آب در ميآمد و اكنون بستگي به ارتباط مخاطب با اثر دارد.
بعضيها آثار شما را آمد و رفت ابرها تلقي ميكنند و بعضي كهكشان تداعي ميكنند ولي من به شخصه تصورم بر اين است كه شما از فضا دوربيني به دست گرفتهايد و به زمين نگاه ميكنيد. تعبير خودتان از اين آثار چيست؟
بيتا وكيلي: سالهاست روي سوژه طبيعت كار ميكنم. طبيعت هميشه منشأ اصلي كارهايم بوده و تمركزم روي اتفاقاتي است كه در فضاهاي طبيعي رخ ميدهد. حالتهايي كه در درياها و كهكشانها صورت ميگيرد الهامبخش كارهايم بودند
من فرد كلي نگري هستم و از دور به مسائل نگاه ميكنم و روي رفتارسطحي آدمها قضاوت نميكنم و اين نوع نگاه به اطرافم بسيار در ارائه آثارم تاثيرگذار بوده است. به علت تجربههاي زندگي كه در اين چند سال اخير كسب كردم فاصله و ارتفاعم نسبت به آثارم كمتر شده است هر چقدر سن فرد بالا ميرود و تجربهها بيشتر ميشود ذهنيت فرد از حالت رمانتيك، روياپردازانه، خيالپردازانه و آرمانگرا خارج شده و واقعبينتر ميشود و اتفاقات اجتماعي پيرامونم هم در اين دو سه سال اخير و هم رويدادهاي فردي كه براي زندگي شخصيام پديد آمد من را واقعبينتر كرد و شايد به زندگي زميني نزديكتر شدهام و همين امر باعث شد ارتفاعم از آثار كمتر شود و شايد همين ارتفاع كم من باعث شده فيگورها پررنگتر به نظر بيايند.
شما در آثارتان از رنگهاي گرم استفاده ميكنيد و حس رنگيني كار به مخاطب القا ميشود و رنگگذاريها كاملا بيانگر است. اين رنگها نشانه چيست؟
قبل از اينكه تفكر يا تصميمگيري در انتخاب رنگها داشته باشم حسم رنگها را انتخاب ميكند. هر رنگي ميتواند براي هر فردي معنا و مفهوم خاصي را القا نمايد. اينها رنگهايي بودند كه بايد در آن دوره خاص در آثارم حضور پيدا ميكردند. رنگ از مفهوم اصلي كار جدا نيست بلكه رنگها در خدمت فرم، مفهوم و سايز اثر حركت ميكنند.
آيا فكر ميكنيد آثار امروز جامعه تجسمي ايران توانسته با زبان جهان معاصر هماهنگ شود؟
بله، بسيار زياد در سالهاي اخير فعاليتهايي صورت گرفته تا آثار ايرانيان به جهان معاصر معرفي گردد ولي اينكه اين عرصه ماندگاري داشته باشد مهمتر از معرفي مقطعي است. براي معرفيهاي مقطعي گالريها زحمتهاي زيادي كشيدهاند. گاهي بعضي آثار به علت خاستگاه اجتماعي، سياسي و فرهنگي يك دوره مطرح ميشود ولي معمولا به علت نگاه ويژه آن مقطع زماني است يا دورهاي كه اثر مد روز است ولي اگر كيفيت و ارزش هنري نداشته باشد با گذر زمان فراموش ميشود. نقاشان جوان بايد آگاهانه به اين مساله دقت داشته باشند كه كيفيت نقاشي است كه اهميت دارد و كارهايي كه نگاهي عميق به فرهنگ و تاريخ ايران دارند ماندگاري بيشتري دارند.
نقاشيهاي خود شما ريشههايي در سرزمين مادري دارد يا نقاشي زباني جهاني است و نيازي به تعهد به دنياي خاص ندارد؟
نقاشي حرف خودش را ميزند و احتياجي به استفاده از المان و نشانههاي خاص نيست ولي هنرمندي كه در شرق متولد شده آثار شرقي ارائه ميدهد و هنرمند غربي اثر غربي. اگر در دنيايي كه زندگي ميكنيم مال آن دنيا باشيم لازم نيست دنبال بهانهاي باشيم تا ايراني بودن خود را ثابت كنيم خود به خود اين اتفاق رخ ميدهد. من در ارائه آثارم تاكيد نكردم كه كجايي هستم، ولي المانها و نشانههاي شرقي خود به خود در آثارم راه يافتهاند. من يك ايراني هستم، در اين سرزمين به دنيا آمدم، در اينجا زندگي ميكنم و ايران را بسيار دوست دارم. اگر موتيف ايراني در آثارم ديده ميشود مبتني بر تصميم قبلي نبوده و شايد بر پايه صداقتم روي بوم وارد شده است.
شما كمكم داريد به نسل مياني هنرمندان تجسمي نزديك ميشويد. آثار جوانان ايراني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
مدتي بابت خلق آثارم كمي درگير بودم و كمتر آثار جوانها را ديدم ولي به عقيده من زمان، قضاوت خود را به جاي ميگذارد. جوانان امروز بسيار پرشور هستند و نقاشي فيگوراتيو بسيار در جوانها شكل گرفته. زمان لازم است تا فضاوت كنيم كه جوانان اين دوره چگونه كار كردند. بسياري از جوانان تحت تاثير اكسپرسيو هستند و اين مقوله زياد در كارها ديده ميشود و آثار كاملا بيانگرا و پرشور، تصوير شدهاند. حداقل يك دوره 10 ساله زمان لازم است تا ببينيم از اين نسل چند نفر غربال ميشوند و چند نفر به زبان شخصيشان ميرسند.