اگر بخواهيم مسابقات تلويزيوني را در نسبت با مخاطبان بسنجيم و بررسي كنيم شايد هيچ طيف و گروهي به اندازه كودكان با اين بخش تلويزيوني ارتباط نزديك و صميمي نداشته باشد و البته اين با منطق روانشناختي اين رفتار نيز قابل توجيه است.
به اين معني كه مسابقات تلويزيوني به نوعي بازتاب نمادين و بازنمايي واقعي ميل به بازي و بازيگوشي در كودكان است.
مسابقات تلويزيوني نياز كودك به سرگرمي، هيجان، رقابتپذيري و ابراز وجود را ارضا ميكند و فرصتي فراهم ميآورد تا او هيجانات خود را به شكل سامانيافته و منطقي تخليه كرده و برونفكني كند.
در واقع مسابقات تلويزيوني بازيهاي كودكانه در كوچه و خيابان را در يك فضاي مجازي به داخل خانه منتقل ميكند و به شكلگيري يك كنش و فعاليت جمعي دامن ميزند. برخلاف بازيهاي رايانهاي كه بيشتر به شكل فردي صورت ميگيرد مسابقات تلويزيوني سويه جمعي و گروهي دارد.مسابقات تلويزيوني به چند دليل نسبت به ديگر برنامههاي اين رسانه از جذابيت بيشتري برخوردار است.
مهمترين دليل آن مخاطب محور بودن مسابقه است. به طوري كه اين برنامهها اساسا به واسطه حضور مستقيم يا مشاركت غيرمستقيم مخاطب شكل ميگيرد و يك ارتباط دوسويه رسانهاي است. در برنامههاي ديگر تلويزيون مخاطب صرفا تماشاگر است و به صورت منفعلانه به دريافت و ادراك تصاوير و گفتهها ميپردازد، اما در مسابقات تلويزيوني، مخاطب تماشاگري فعال است كه با حضور و كنشمندي خود، برنامه را ميسازد و به آن هويت ميبخشد.
اساسا يكي از جذابيتهاي رسانهاي مثل تلويزيون براي مخاطب اين است كه بتواند خود را در آن و به واسطه آن ببيند و به ديگران نيز نشان دهد و اين تجربه با دنياي كودكان و حال و هواي آنها سنخيت بيشتري دارد. پاداش و جايزه هم معمولا در جذابيت و هيجان مسابقات نقش مهمي دارد و نبايد آن را از نظر دور داشت.
پاداش در اينجا 2 معني دارد يا بهتر بگويم به 2 شكل محقق ميشود؛ يكي جوايز مادي است كه هر فردي از دريافت آن خوشحال ميشود بويژه آن كه دريافت آن مستلزم تلاش و رقابت با ديگران باشد و دوم پاداش معنوي است كه همان لذت دروني و عاطفي است كه به واسطه برنده شدن به انسان دست ميدهد.
كودك هميشه از جايزه گرفتن و برنده شدن احساس خشنودي و رضايت ميكند. مسابقات تلويزيوني اين فرصت را براي مخاطبان ايجاد ميكند كه تواناييها، مهارتها، اطلاعات و كمالات خود را امتحان كرده و به منصه ظهور برسانند و در واقع به حس فرهيخته و ارزشمندبودن خود پاسخي مثبت دهند.
اثبات توانايي و مهارتهاي خود به ديگران بويژه بزرگترها و پدر و مادر را هنگامي كه آنها شاهد بازي يا نمايش توانايي خود هستند به راحتي ميتوان تشخيص داد. وقتي طيف اين مشاهدهكنندگان به دليل تلويزيوني بودن آن مسابقه و بازي ، بسيار گستردهتر هم ميشود ميل به خودنمايي و نمايش قدرت خود نيز در كودك بالا ميرود و لذا مسابقات تلويزيوني فراتر از وجوه سرگرمكنندگي آن، فرصتي براي عرضاندام و نشان دادن توانمنديهاي خود براي كودكان است.
يكي از جذابيتهاي برنامه «مسابقه محله» نيز در همين ايجاد رقابت و فرصت نمايش توانمنديهاي كودك و نوجوان است كه البته مولفههاي ديگر مثل شيوه اجراي مسعود روشنپژوه مجري برنامه و حضور پررنگ بخشي مثل شيرين كاري نيز در محبوبيت و تداوم اين مسابقه تلويزيوني تاثير زيادي داشته است.
شايد هيچ مسابقه تلويزيوني به اندازه «مسابقه محله» به عنوان يك برنامه تلويزيوني تداوم پيدا نكرده باشد، مسابقهاي كه نه فقط كودكان بلكه بزرگترها نيز آن را دوست دارند و جالب اين كه دستكم دو نسل از كودكان و نوجوانان مخاطب اين برنامه بودهاند. قطعا يكي از عناصر مهم جذابيت مسابقات تلويزيوني براي كودكان، توانايي و شيوه اجراي مجري است. بديهي است كه يك مجري خشك و رسمي نميتواند براي مسابقات كودكانه مناسب باشد.
قطعا يك مجري برنامه كودك بايد بتواند با ادبيات و زبان كودكان آشنا بوده و با شادابي و نشاط براي بچهها مسابقه را ايجاد كند. مثلا روشنپژوه يا عموپورنگ همواره سعي ميكنند با شيوه اجراي خود هيجان و شور و نشاط بيشتري به مسابقه بخشيده و شركت يا حتي تماشاي آن را براي مخاطب كودك جذاب و هيجانانگيز سازند.
ضمن اين كه مسابقات تلويزيوني كودك بهترين فرصت براي آموزش و انتقال برخي مهارتها و ارزشهاي اخلاقي و تربيتي به آنهاست. وقتي برخي حرفهاي مهم قرار است براي كودكان بيان و به آنها آموخته شود يكي از بهترين شيوههايش اين است كه از طريق يك بازي زباني ـ حركتي اين اتفاق بيفتد و مسابقه مصداق و الگوي اجرايي اين بازي است.
ضمن اين كه مسابقات تلويزيوني براي كودكان كاركردهاي اجتماعي دارد و حضور در جمع و رقابت و تعامل با ديگران، رعايت و احترام به قانون و قواعد بازي و به طور كلي شرايط اجتماعي شدن را نيز براي كودكان فراهم ميكند.
اساسا حضور در يك مسابقه به عنوان يك بازي جمعي، فرآيند اجتماعي شدن كودكان را تسهيل كرده و تجربه زندگي مسالمتآميز و همنوايي گروهي را براي آنها مهيا ميكند. البته بايد به آسيبهاي احتمالي اين مسابقات براي كودكان نيز توجه كرد.
با اين معني كه طراحي، شرايط بازي و شيوه اجراي مسابقات به گونهاي نباشد كه يك نوع هيجان كاذب و ملتهب را به كودك منتقل و القا كند يا موجب عصبيت و پرخاشگري او شود. مسابقه تلويزيوني براي كودكان در عين جذابيت و كاركردهاي سرگرمكنندگي و آموزشي بايد سلامت رواني ـ عاطفي كودكان را نيز تضمين كند.
سيد رضا صائمي
جامجم