با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
«مترسكها حلبي راه ميروند» عنوان اولين مجموعه شعر آزاده صالحيان شاعر جوان كشورمان است كه بتازگي و به كوشش نشر شاملو مشهد روانه بازار كتاب شده است.
شعرهاي صالحيان در اين مجموعه تا حدودي بدون دغدغه زباني سروده شدهاند و بيشتر آميخته با فلسفه و طرح روايتهاي كلان است. نگرش مفهومي به وقايع و ايجاد تصاوير چند لايهاي و گاهي هم تكثر روايي از شگردهاي كار صالحيان است: سنگ روي سنگ بند نميماند / و قلب درون قفسي ابدي/ هر چند مانده باشد / اين جا كوهها آسمان را ميمكند / و گوشواره نهرها / ديگر سنگ نيست!
اما نكتهاي كه در همين ابتدا بايد تاكيد كنم اين است كه انتشار يك كتاب حاصل زحمات توامان و متقابل نويسنده و ناشر است و با كمي وقت بيشتر ميتوان از بسياري از ايرادها و آسيبهاي نشر كاست. ظاهرا صالحيان به همراه ناشر در ويرايش نهايي شعرها قبل از چاپ زياد حساسيت نشان ندادهاند و اين باعث شده بعضي اشكالات تايپي به مفهومسازي شعرها صدمه بزند.
1ـ و اين گردالي ترين نقطهاي يست كه احتمالا «و اين گوداليترين نقطهايست» صحيح است. ص19
2ـ و تطفين گلهاي رو به خورشيد كه «و تدفين گلهاي رو به خورشيد» صحيح است. ص 51 و 52 كه تطفين كلمهاي عربي است و هر چه هم گشتم معناي آن را پيدا نكردم.
فضاهاي عيني در اين كتاب موج ميزنند شاعر ميتوانست با درگير كردن تصاوير آشنا با كاركردهاي جديد به فرا واقعيت (فراعيني) دست يابد. در اين ميان «زمين» كلمهاي است كه بيشترين كاربرد را در شعرهاي اين مجموعه دارد با 28 بار حضور لابهلاي سطرها.راوي در زمين ميچرخد و به دنبال چيزي ميگردد خواننده را هم به دنبال همان چيز ميگرداند. اما اشكال كار اينجاست كه «زمين» در بيشتر شعرها كاربردي تكراري دارند و همين باعث شده شاعر گاهي دچار لفاظي شود.
و حالا تو زمين را رصد...نه! ص 23ـ آهاي بادبانها را بكشيد زمين كجاست؟ ص 25ـ زمين زوزهاي كشيد ص 26ـ زمين لباس عروسياش را پوشيده است ص 42ـ آري زمين عروس گونه خواهد رقصيد ص 43
گاهي هم شعر به شعار تبديل شده است:
ـ من در تمام چشمهاي بيحاصل / و تطفين «تدفين» گلهاي رو به خورشيد/ سياهيهاي عشق را تجربه خواهم كرد ـ ص 52
آزاده صالحيان در اين مجموعه نشان داده است كه تجربه زيستي خوبي دارد و كاملا محيط اطرافش را ميبيند و ميشناسد. ذهن خلاق شاعر در بسياري از شعرها با پذيرش روايتهاي آشنا مفاهيم و موقعيتها را بازآفريني ميكند. سعي ميكند تعريف تازهاي از اتفاقات حاضر ارائه دهد و در فضاهاي بينامتني «intertextual» و ارجاعهاي درون متني، براي پيوستن به جهان موجود در سطرها حركت ميكند. اما تلاش كرده به تكرار دچار نشود اين نگاه در كليت فضاي شعرها وجود دارد. در بعضي شعرها اين تلاش به نتيجه رسيده است مثل شعر صفحه 72 كه يكي از موفقترين شعرهاي مجموعه «مترسكها حلبي راه ميروند» است:
معدل اين همه كلاغ/ ميشود گنجشكهاي نوپا/ كه قب قب هاشان را باد نينداختهاند!/ و اين همه مرغ/ چينه دانشان پر شده است/ ازهاي و هوي اين نو پا / اينجا ستون است پشت تمام اين همه چينه دان/ سرت را بيرون بياور/ اين ساحل همهاش قرمز است!
نكته: آزاده صالحيان در اين مجموعه نشان داده است كه تجربه زيستي خوبي دارد و كاملا محيط اطرافش را ميبيند و ميشناسد. او با ذهن خلاقش بسياري از مفاهيم و موقعيتها را بازآفريني ميكند
با استفاده از كاركردهاي زبان است كه شاعر ميتواند به خلق تصويرهاي ناب دست بزند. با پيوند روابط عناصر زباني و تركيب واحدهاي زباني در جهت عبور از زبانپريشي (زبانپريشانه) و ايجاد فضاسازي بخصوص به استقلال زباني برسد. هر چند مهندسي چيدمان كلمات در اكثر شعرهاي اين مجموعه خوب به چشم ميآيد و شاعر با استفاده از مناسبات دقيق و عيني ما بين واژهها و سطرها كيفيت تصويري خاصي به بسياري از شعرها بخشيده است. البته خروج از زبان نُرم و ايجاد روابطي فراتر از زبان عادي به اين معنا نيست كه از معناي اصلي شعر دور شويم بلكه ميتوانيم با روابط غير عادي سطرها و كاركردهاي كلامي فراتر از خلق موقعيتهاي معمول و عنصر آشناييزدايي كه باعث تفاوت زبان ادبي از كلام عادي ميشود ـ چيزي كه فرماليستهاي روسي به آن معتقدند ـ كمي ذهن مخاطب را اذيت كنيم، اذيت نه به معناي آزار بلكه به معناي واداري به تفكر. كاري كه صالحيان بخوبي انجام داده است. فقط در چند مورد رفتارهاي زباني كليشهاي و تكرارياند. مثل «ميييييييييييييييي رود» در صفحههاي 9 و 32 ـ «ميبا با رد» در صفحههاي 30 و 31 ـ «سرو و و و و و و» در صفحه 68 ـ «اووووج» و «فر و د » در صفحه 82 كه فرود آمدن به شكل تصويري هم نشان داده شده اما اوج به همان شكل افقي نوشته شده و تصويري از اوج گرفتن به دست نميدهد.
آزاده صالحيان در بعضي شعرها با به هم ريختن اقتدار سطرها و ايجاد موسيقيهاي بيروني با استفاده از فضاهاي زباني ـ ذهني و ارجاع آنها به بنيان متن ساختمان كارش را با مهارت پيريزي ميكند و شكل مورد نظرش را ميسازد.در واقع اگر بخواهيم به رمزگشايي و كنكاش در لايههاي دروني شعرها بپردازيم آنوقت بيشتر با فرمتهاي تصويري شعرها برخورد ميكنيم، البته بررسي آنها بيشتر از جنبه كاركردي مدنظر نگارنده است نه از جنبه زيباييشناسيك.
ـ خيابان هنوز هست هنوز / و نفسش زير آسفالت، آسفالت شده، شايد به تنگ آمده / خيابان هنوز گوره خر نشده / اين را شنيده بودم / و سفيد و سياه / شايدم آبي و سفيد كنار خيابان هنوز خاكي ست /...ص 49
شاعر در بعضي سطرها واقعيت را برعكس و يا به نظر من اشتباه معرفي ميكند حالا اين پرسش مطرح ميشود كه اگر اين كار تعمدي است چرا؟ و اگر نيست چرا؟ البته ساختارها و فضاهاي ذهني و زباني اين مجموعه براي اين نوع رفتارها همخواني ندارند.
ـ «زمين اين مكعب تو خالي» ص 20 / زمين بيضي چرا مكعب معرفي شده و اگر هم بياييم «آونگ» در سطر «فوكو هنوز آونگش زير گنبد كليسا تلوتلو ميخورد» را واسطه و بهانه قرار دهيم و زمين را به جاي «زمين بودن» ساعتي مكعب شكل معرفي كنيم، باز تركيب منطقي و قابل قبولي نيست چون در ساختار شعر زمينه سازي و مفهومسازي نشده است.
در پايان بايد اين نكته را اشاره كنم كه هر شعر تازه براي توليد شدن نيازمند ايده و ذهني تازه است و صالحيان به طور يقين ميتواند با مطالعه و تمرين شعرش را از فراز و فرودهاي ناموزون و نامفهوم دور نگاه داشته و در آينده آثاري استوار بر پايههاي شعور و شناخت ارائه كند.