به گزارش فارس، در 29 آبان امسال، مالك يك مغازه طلافروشي در منطقه تهرانپارس، با مراجعه به كلانتري 144 جواديه تهرانپارس به مأموران گفت: فردي حدودا 40 ساله به هويت «رضا.الف» كه خود را مسئول خريد يكي از وزارتخانه‌هاي خدماتي دولت معرفي كرده بود از من درخواست خريد 300 سكه طلا كرد اما به شيوه‌اي ماهرانه اين سكه‌ها را از من سرقت كرد.

با تشكيل پرونده مقدماتي و به دستور ميري، بازپرس شعبه هشتم دادسراي ناحيه 4 تهران، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

فرد مالباخته پس از حضور در پايگاه چهارم در خصوص شكايت خود به كارآگاهان گفت: چند روز پيش فردي حدودا 40 ساله با مراجعه به مغازه من در منطقه تهرانپارس، خود را مسئول خريد يكي از وزارتخانه هاي خدماتي دولت معرفي و مدعي شد كه مديران وزارتخانه محل كارش قصد دارند براي تقدير و تشويق به تعدادي از كاركنان نمونه سكه طلا بدهند و به همين علت او به عنوان «مسئول خريد وزارتخانه» مأمور شده تا تعداد 300 سكه طلا خريداري و تهيه كند.

وي افزود: پس از چانه زدن‌هاي اوليه و توافق بر سر قيمت سكه‌ها ، اين آقا يك چك شخصي به مبلغ 120 ميليون تومان به من تحويل داد و از من خواست تا سكه‌ها را براي او تهيه كنم.

شاكي پرونده در ادامه اظهارات خود، در خصوص نحوه سرقت سكه‌ها گفت: پس از تهيه 300 سكه به «رضا.الف» زنگ زدم و آماده شدن سكه‌ها را به او اطلاع دادم و او نيز با يك دستگاه خودروي پرايد به درب مغازه من مراجعه كرد. او از من درخواست كرد تا براي تحويل گرفتن چك دولتي متعلق به بخش امور مالي، به همراه او به وزارتخانه بروم و پس از تحويل گرفتن چك دولتي، 300 سكه طلا را به مسئول امور مالي تحويل دهم؛ من هم پيشنهاد او را قبول كرده و با 300 سكه طلا سوار خودروي پرايد شدم و به همراه «رضا.الف» به سمت وزارتخانه حركت كرديم. در طول مسير و در خيابان ولي‌عصر بود كه رضا در مقابل يك مجتمع تجاري توقف كرد و مدعي شد دفتر مالي وزارتخانه در اين مجتمع قرار دارد اما براي اينكه پليس ماشين را جريمه نكند از من خواست تا در داخل خودرو منتظر بمانم و او نيز پس از گرفتن 300 سكه و به بهانه تحويل دادن سكه‌ها و گرفتن چك به داخل مجتمع رفت.

مالباخته در خصوص نحوه اطلاع از كلاهبرداري و سرقت طلاهايش نيز گفت: پس از گذشت 10 دقيقه بود كه نگران غيبت «رضا.الف» شدم و براي همين به نگهباني مجتمع مراجعه اما در كمال تعجب متوجه شدم هيچ دفتر وابسته به مراكز و يا وزارتخانه‌هاي دولتي در اين مجتمع وجود ندارد و ساختمان مجتمع نيز داراي دو درب ورود و خروج است و آنجا بود كه متوجه شدم «رضا.الف» يك كلاهبردار است و به اين شيوه اقدام به كلاهبرداري و سرقت سكه‌هاي من كرده است.

كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي در اولين اقدام خود با شناسايي هويت مالك خودروي پرايد باقي مانده از متهم، ضمن شناسايي هويت مالك خودرو (خانمي حدودا 40 ساله) اطلاع پيدا كردند مالك خودرو چندي پيش اقدام به فروش اقساطي خودرو به متهم كرده است.

مالك خودرو پس از حضور در پايگاه در اظهارات خويش به كارآگاهان گفت: چندي پيش «رضا.الف» با مراجعه به دفتر كرايه اتومبيل متعلق به يكي از بستگانم، به عنوان راننده در آنجا مشغول به كار شد؛ با گذشت مدتي و از آنجائي كه قصد فروش خودرو را داشتم و «رضا.الف» نيز خودرويي نداشت، به پيشنهاد صاحب دفتر كرايه اتومبيل كه از بستگان نزديكم است قبول كردم تا ماشين را به صورت اقساطي به او بفروشم و براي همين دو ميليون تومان از كل پول پرايد را به صورت نقدي تحويل گرفته و قرار شد مابقي پول نيز به صورت شرايطي و در اقساط ماهيانه به من پرداخت شود اما پس از گذشت چند روز از زمان تحويل دادن خودرو به «رضا.الف» ناگهان او ناپديد شد و من نيز از او شكايت دارم.

كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ در ادامه تحقيقات پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه متهم در خيابان پيروزي شدند اما در ادامه بررسي‌ها اطلاع پيدا كردند متهم از اين محل متواري شده است.

در ادامه تحقيقات، كارآگاهان با شناسايي مخفيگاه جديد متهم در يكي از استان‌هاي شمالي كشور وي را در تاريخ 21 دي‌ماه، در حالي كه قصد داشت تا از دست مأموران متواري شود دستگير و به پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل كردند.

سرهنگ كارآگاه رضا مؤذن، رئيس پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با دستگيري و انتقال متهم به پايگاه چهارم و انجام تحقيقات وي به كلاهبرداري و جعل عنوان دولتي اعتراف و در حال حاضر علاوه بر شاكي اصلي پرونده، تعداد دو مالباخته ديگر كه متهم با صدور چك‌هاي بلامحل از آنها كلاهبرداري كرده ، شناسايي و به پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ دعوت شده‌اند كه هر دو مالباخته متهم را مورد شناسايي قرار داده‌اند.