به گزارش فارس، صبح 26 شهريور سال 82، مأموران پليس شهرستان ورامين از كشف جسد مرد ميانسالي در حاشيه يكي از جاده‌هاي اين شهرستان باخبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه،‌ با جسد مردي رو به رو شدند كه بر اثر اصابت ضربات متعدد چاقو به بدنش به قتل رسيده و در حاشيه جاده رها شده بود.

يك روز بعد از حادثه، خانواده مقتول در پزشكي قانوني حاضر شدند و ضمن شناسايي جسد، مدعي شدند وي راننده تاكسي بودند كه احتمالا خودروي وي به سرقت رفته است.

همسر مقتول به مأموران گفت: شب گذشته همسرم دير وقت به خانه آمد و به من گفت به همراه فردي كه خودرو را دربست در اختيار گرفته بود به جاهاي مختلفي رفته كه قرار شده پول را فردا به من پرداخت كند اما روز بعد باخبر شديم كه او به قتل رسيده است.

مدتي از حادثه گذشته بود كه خودروي مقتول حوالي شهرستان كاشان در حالي كه در كنار جاده رها شده بود، كشف شد؛ براساس اطلاعاتي كه از خانواده مقتول و همچنين افرادي كه شب حادثه خودروي مقتول را ديده بودند، مأموران پليس به يك سارق سابقه‌دار رسيدند كه در آن زمان به جرم سرقت خودرو در زندان به سر مي‌برد.

وي در اختيار مأموران پليس قرار گرفت و در اولين تحقيقات به ارتكاب قتل اعتراف كرد ولي در مراحل ديگر مدعي شد كه تحت فشار اعتراف كرده و هيچ نقش در قتل نداشته است.

اين در حالي بود كه مشخص شد تارهاي مويي هم كه در دستان مقتول به جا مانده بود، به متهم پرونده تعلق نداشته است؛ همچنين مقداري خون مربوط به شخص ديگري در صحنه جرم وجود داشت كه آن هم مربوط به متهم نبود.با اين وجود ، خانواده مقتول با توجه به برخي شواهد و همچنين سابقه‌دار بودن متهم، وي را عامل اين جنايت معرفي كردند و از وي به عنوان قاتل شكايت كردند.

در نهايت قرار مجرميت متهم از سوي دادسراي جنايي صادر و پرونده براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد كه سال 87 در شعبه 71 به رياست قاضي نورالله عزيزمحمدي برگزار شد.

متهم با در جلسه دادگاه تمام اتهامات خود مبني بر ارتكاب قتل را منكر شد و مدعي شد كه روز كشف جسد در يكي از دورترين شهرستان‌هاي ايران بوده است.

در نهايت ، قضات دادگاه كيفري استان تهران با توجه به اينكه مدارك كافي عليه متهم وجود نداشت، وي را اتهام قتل تبرئه كرد اما اين پايان ماجرا نبود و بعد از اينكه پرونده براي رسيدگي به ديوان عالي كشور ارجاع داده شد،‌ قضات ديوان عالي بعد از بررسي پرونده و مشورت، حكم صادره را نقض كردند و دستور دادند كه پرونده در شعبه ديگري رسيدگي شود.

پرونده به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع داده شد كه صبح امروز آخرين جلسه محاكمه به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد.

قرار بود با توجه به اينكه مدارك كافي عليه متهم وجود نداشت، در صورت پافشاري خانواده مقتول بر خواسته خود مبني بر قاتل بودن ستار و قصاص وي،‌ 50 نفر از خانواده مقتول را به دادگاه معرفي كنند تا با قسم خوردن به قرآن، ستار قاتل معرفي شود.

اما آنها در جلسه دادگاه مدعي شدند كه خودشان هم به طور قطعي متهم را قاتل نمي‌دانند و نتوانستند 50 نفر را به عنوان شاهد به دادگاه معرفي كنند؛‌ آنها «قسامه» را به متهم واگذار كردند.

متهم قبل از اين با ارائه يك لوح فشرده از يك مراسم عروسي، مدعي شده بود كه زمان حادثه در ورامين نبوده و حاضر است 4 شاهد را به دادگاه بياورد اما اين كار را نكرد.

در ادامه جلسه، متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن اينكه 50 بار به قرآن قسم خورد، ‌مدعي شد كه نه‌تنها مرتكب قتل نشده ، بلكه هيچ اطلاعي از نحوه و عامل قتل نداشته است.

بعد از برگزاري مراسم قسامه، قاضي تردست متهم را از اتهام قتل عمد تبرئه كرد و دستور داد ديه مقتول از بيت‌المال به خانواده وي پرداخت شود.