با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
كلاديو آمندولا، بازيگر سرشناس سينما و تلويزيون ايتاليا، زماني كه دعوت ارس پوليلي كارگردان مجموعه پليسي
48 ساعت را قبول كرد ، از وي خواست تغييراتي در فيلمنامه و شخصيت او ديهگو مونتاگيا بدهد.
پوليلي اين درخواست را قبول كرد، زيرا براي نقش اصلي مجموعه خود به يك بازيگر قوي و نسبتا قديمي نياز داشت كه مورد توجه عموم تماشاگران تلويزيون هم باشد. آمندولا بازيگري را از سال 1982 شروع كرده و تا به حال در تعداد زيادي فيلم سينمايي و مجموعه تلويزيوني بازي كرده است.
پس از آن كه اين بازيگر بازي در 48 ساعت را قبول كرد، پوليلي تغييراتي در روحيات و وضعيت كلي شخصيت ديهگو مونتاگيا ـ كه قرار بود آمندولا نقش آن را بازي كند ـ ايجاد كرد تا مورد قبول بازيگر مورد نظر قرار گيرد.
به گفته پوليلي اين تغييرات چندان هم زياد نبود و در كل به نفع اين شخصيت و كليت قصه مجموعه درآمد. براي سازندگان 48 ساعت كه ميخواستند قصه مجموعه خود را تا حدود 13 اپيزود ادامه دهند، لازم بود كه شخصيتپردازي خوبي در رابطه با چند شخصيت اصلي مجموعه (و بويژه شخصيت ديهگو مونتاگيا) داشته باشند. كليد فيلمبرداري مجموعه در سال 2005 زده شد و كل صحنههاي آن طي 7 ماه در رم و چند شهر بزرگ ديگر ايتاليا گرفته شد.
خط اصلي قصه 48 ساعت درباره يكي از واحدهاي ويژه پليس ايتاليا به نام واحد رديابي است. كار اين واحد با 5 كارمند سختكوش و دقيقي كه دارد، رديابي مظنونان به قتل، جنايت و فساد است. باند تبهكار مايو كروتن در سطح كشور مشغول انجام فعاليتهاي غيرقانوني و خرابكارانه خود است و اداره پليس سخت به دنبال آن است تا با دستگيري رهبر و اعضاي اصلي باند، فعاليتهاي آنان را محدود و كل كارهاي آنان را به بنبست برساند. تلاش ماموران پليس به نتيجه ميرسد و آنها موفق به دستگيري جينو جوفره يكي از اعضاي مهم باند ميشوند. جوفره قول ميدهد به شرط بخشودگي در دادگاه، رئيس باند تبهكار و بقيه اعضاي آن را لو بدهد، اما او قبل از حضور در دادگاه موفق به فرار از زندان ميشود و كار واحد رديابي از اينجا شروع ميشود.
سازندگان اين مجموعه درام اكشن و جنايتكارانه سعي كردند حال و هواي شهري قصه را حفظ كنند و معماري شهر، نقش مهمي در قصه و خطوط اصلي و فرعي آن دارد. سالوادور دمولا و ليوناردو فاسولي نويسندگان فيلمنامه هنگام نگارش آن به اين نكته توجه داشتند كه نوشته آنها دنبالهرو ديگر فيلمنامههاي مجموعههاي تلويزيوني و فيلمهاي سينمايي پليسي باشد و از همان اصول هميشگي و قواعد قديمي ژانر پليسي استفاده كنند. به گفته دمولا، هر كار پليسي يك سري قواعد و احكام خاص دارد كه هنگام نگارش فيلمنامه بايد به آنها دقت كرد. در اين جور كارها، ما معمولا با يك مامور وظيفهشناس پليس سر و كار داريم كه با يك سري مشكلات شخصي روبهروست و همزمان با تلاش براي حل مشكلات كاري و اداري، سعي دارد به زندگي خودش هم سر و ساماني بدهد و مشكلات شخصي خودش را نيز حل كند. من و فاسولي همزماني كه قرار شد فيلمنامه 48 ساعت را بنويسيم، تصميم گرفتيم مبناي كار را روي همين مساله بگذاريم و شخصيتي را معرفي كنيم كه در 2 دنياي مختلف درگير است و سعي دارد بين آنها يك تناسب خوب و درست ايجاد كند.
دمولا فيلمنامه 48 ساعت را در سال 2004 به پوليلي ارائه كرد و اين كارگردان مطرح تلويزيون ايتاليا بلافاصله جذب آن شد. از همان زمان كه بحث توليد مجموعه پيش آمد، اين شايعه مطرح شد كه 48 ساعت با الهام از فيلم اكشن و پليسي معروف و پرفروش نيك نولتي و ادي مورفي به همين نام (محصول سال 1982) نوشته شده و حال و هوايي شبيه آن خواهد داشت، اما قصه اين مجموعه ايتاليايي هيچ شباهتي به قصه فيلم نولتي و مورفي و همچنين قسمت دوم آن در سال 1990 نداشت. در حقيقت، تنها چيزي كه اين مجموعه را با آن فيلم مشترك ميكرد، نام آن بود. پوليلي به دمولا پيشنهاد كرد خطوط اصلي و فرعي قصه فيلمنامهاي را كه نوشته گسترش دهد و آن را تبديل به يك كار 13 اپيزودي كند. دمولا هم با اضافهكردن چند شخصيت تازه و تعدادي قصه فرعي، فيلمنامه 6 قسمتي خود را تبديل به يك كار 13 قسمتي كرد. حاصل كار مورد رضايت پوليلي قرار گرفت و وي آن را با اندك تغييرات (به درخواست آمندولا بازيگر نقش اصلي) جلوي دوربين برد. نكته جالب اين است كه دمولا هم در يك مصاحبه تلويزيوني اعلام كرد، زمان نگارش فيلمنامه آن را براي چند بازيگر نوشته بود كه آمندولا هم يكي از آنها بوده است.
سينما، روياي هميشگي
پوليلي كه متولد سال 1973 شهر رم است، فيلمسازي را در دانشكده سينمايي همين شهر آموخت و فيلمسازي را از سال 1995 با ساخت تعدادي فيلم كوتاه شروع كرد. پس از 5 فيلم كوتاه، پوليلي در سال 2000 فيلم سينمايي «دورم» را ساخت كه نمايش عمومي چندان موفقيتآميزي در جدول گيشه نمايش نداشت. او در فاصله سالهاي 2001 تا 2004 دو فيلم سينمايي ديگر هم كارگرداني كرد كه موفقيت زيادي برايش به ارمغان نياوردند. 48 ساعت اولين مجموعه تلويزيوني پوليلي است كه وي بعد از اين دو فيلم سينمايي براي رسانه تلويزيون ساخت. 2 سال تلاش اين كارگردان براي خلق يك كار تماشايي و جذاب، به نتيجه رسيد و تماشاگران تلويزيوني استقبال بالايي از 48 ساعتكردند. اين استقبال و نقدهاي مثبتي كه منتقدان براي مجموعه پوليلي نوشتند، وي را تشويق (و در عين حال متقاعد) كرد كه وي براي كار تلويزيون مناسبتر است تا سينما. همين مساله باعث شد تا او با يك چرخش كلي مسير زندگي حرفهاياش را تغيير داده و ساكن رسانه تلويزيون شود.
نكته: خط اصلي قصه 48 ساعت درباره يكي از واحدهاي ويژه پليس ايتاليا به نام واحد رديابي است. كار اين واحد با 5 كارمند سختكوش و دقيقي كه دارد رديابي مظنونان به قتل، جنايت و فساد است
پوليلي با يادآوري خاطرات روزهاي ساخت و نمايش 48 ساعت ميگويد: «سينما روياي هميشگيام بود و ميخواستم كارگردان فيلمهاي سينمايي باشم. ولي زماني كه متوجه شدم سينما با من سر ناسازگاري دارد، تصميم گرفتم راهي تلويزيون شوم. در بدو ورود ديد مشخصي نسبت به كار در تلويزيون نداشتم و نميدانستم آيا ميتوانم در آنجا تاب بياورم يا نه. ولي وقتي كار توليد 48 ساعت شروع شد، متوجه شدم كه تا به حال اشتباه كردهام و خيلي زودتر از اينها بايد راهي كار در اين رسانه ميشدم. خوشبختانه در تلويزيون با مشكلي بهنام سرمايه و بودجه طرف نيستيم و ميتوانيم از نظر اقتصادي با خيال راحت كار خود را انجام دهيم. هزينه توليد 48 ساعت، حدود 15 ميليون دلار شد كه براي يك كار تلويزيوني پليسي معاصر در قاره اروپا، رقم بالايي به شمار ميرود. ولي تهيهكنندگان مجموعه با سخاوت تمام، هزينههاي بالاي آن را به عهده گرفتند و تمامي امكانات لازم را در اختيارمان گذاشتند. اين گشادهدستي باعث شد تا ما بتوانيم مجموعه را به بهترين شكل ممكن تهيه كنيم.
زحمتي كه از نظر مالي و تكنيكي براي 48 ساعت كشيده شده، خودش را خيلي خوب در كاري كه به روي آنتن رفته است، نشان ميدهد.
سينما با تلويزيون فرقي ندارد
كلوديو آمندولا بازيگر 48 ساله «48 ساعت» زماني قرارداد بازي در اين مجموعه را امضا كرد كه قبل از آن در فاصله سالهاي 2003 تا 2006 در حداقل 3 فيلم سينمايي تلويزيوني بازي كرده بود. اين بازيگر فعاليت هنري حرفهاي خود را از سال 1982 با حضور در يك مجموعه تلويزيوني آغاز كرد و بلافاصله جذب كار در فيلمهاي سينمايي شد. او به دليل ارائه بازيهاي خوب زيرپوستي توانست خيلي سريع تبديل به يكي از چهرههاي مطرح جوان روز سينما و تلويزيون ايتاليا بشود. اما با وجود موفقيتهايي كه آمندولا در دنياي سينما به دست آورد، هيچ وقت همكاري او با رسانه تلويزيون قطع نشد و وي به صورت متناوب در پروندههاي سينمايي و تلويزيوني ظاهر شد.اين بازيگر ميگويد: «سينما يا تلويزيون فرقي نميكند، همانطور كه بازي در ژانرهاي مختلف و متفاوت هم برايم فرقي نميكند. اصل اول، خوب بودن فيلمنامه و كيفيت كلي آن است. پس از آن، برايم اهميت خيلي زيادي دارد كه ببينم آن كار را چه كسي كارگرداني ميكند. وقتي فيلمنامه جذاب و باكيفيت باشد و نقش خوبي هم برايم در نظر گرفته باشند، بدون چون و چرا بازي در آن پروژه را قبول ميكنم. البته هميشه قبل از شروع كار، نكاتي را براي سازندگان مطرح كرده و از آنها ميخواهم تغييراتي در كليت نوشته و شخصيت من را در آن (البته اگر ضرورت چنين كاري حس شود) به وجود بياورند. دلم ميخواهد شخصيتي كه روي پرده سينما يا صفحه تلويزيون ارائه ميدهم، ملموس و قابل باور باشد و طوري آنها را بازي ميكنم كه تماشاچي بهراحتي آنها را قبول كند.
در مورد 48 ساعت آنچه مرا جذب خودش كرد، حال و هواي جذاب و جديد پليسي آن بود. ما به اندازه كافي مجموعه تلويزيوني داخلي و خارجي پليسي داريم. به همين دليل، بهنظر من وقتي قرار باشد يك كار پليسي جديد توليد شود، حتما بايد حرفي براي گفتن داشته باشد. اين نكتهاي است كه در زمان نوشتن فيلمنامه 48 ساعت كاملا رعايت شده بود. اكثر كارهاي تلويزيوني در بسياري از نقاط جهان حال و هواي پليسي و حادثهاي دارند و آن، به اين دليل است كه عموم تماشاگران اين نوع كار را بيشتر ميپسندند. ولي من ميخواهم هميشه بازيگر كارهايي باشم كه ماندگار هستند و پس از پايان پخش، بلافاصله به دست فراموشي سپرده نشوند. 48 ساعت از اينجور كارهاست كه گذشت زمان باعث نميشود تا ياد و خاطره آن را از ياد ببريم.